نوشتههایی از همه جا درباره اقتصاد و اجتماع با تاکید بر رابطه قدرت و ثروت مسیر ارتباطی: @jafkheir
🔹نظم اجتماعی دسترسی محدود و سرنوشت عربستان (۱) 🔹
🔹نظم اجتماعی دسترسی محدود و سرنوشت عربستان (۱)🔹
آیا عربستان به نظم دسترسی محدود پایه یا حتی شکننده عقبگرد میکند؟
توضیح: این نوشته در چند بخش عرضه خواهد شد.
براساس نظریه نظمهای اجتماعی داگلاس نورث و همکاران که در کتاب «خشونت و نظمهای اجتماعی» ارایه کردند کشورهای در حال توسعه دارای نظم دسترسی محدود یا حکومت طبیعی هستند و به سه دسته حکومت طبیعی شکننده، پایه و بالغ تقسیم میشوند. اکثریت این کشورها قادر به رسیدن به نظم دسترسی باز (کشورهای توسعه یافته) نیستند و مرتب بین سه نوع دسترسی محدود جابهجا میشوند. دسترسی محدود به معنای استفاده اقلیتی محدود به نام فرادستان از فرصتها و امکانات سیاسی و اقتصادی کشور است. چنین حکومتهایی با محدود کردن دسترسی، امکان خلق و توزیع رانت بین فرادستان را فراهم میکنند تا از بروز خشونت جلوگیری کنند.
عربستان سعودی در چند دهه گذشته در مرحله گذار بین حکومت طبیعی پایه و بالغ قرار داشت. پس از وقوع بهار عربی در برخی کشورهای عرب منطقه این احتمال میرفت که عربستان با اجرای رشته اصلاحات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، فضای جامعه را باز کند تا با وقایعی مشابه از سوی نسل جدید و انبوه جوانان و زنان نیازمند شغل و آزادیهای اجتماعی مواجه نشود. یعنی به ویژگیهای نظم دسترسی محدود از نوع بالغ نزدیکتر شود.
تا دو سال پیش هم که به عربستان سعودی نگاه میکردید احساس کشوری باثبات و معقول را داشتید با مجموعه تحولات سیاسی اندک و آرام که مساله جانشینی رهبران خود را نیز به شکل صلحآمیز حل کرده است. اما رویدادهایی که از یکشنبه هفته گذشته شروع شد ناگهان همه تصورات را نسبت به این کشور پادشاهی تغییر داد. محمد بن سلمان، شاهزاده جوان تازه به قدرت رسیده سعودی در دو سال گذشته توامان سه هدف را دنبال میکند: تثبیت و تحکیم هر چه بیشتر قدرت خویش، تبدیل عربستان به کشوری متفاوتتر و پیشرفتهتر، و ضربه زدن به ایران برای کاهش دامنه نفوذش در منطقه.
عملیات ناگهانی دستگیری رقبا و مخالفان اصلی، او را به هدف نخست نزدیکتر کرده است. او با ادعای مبارزه با فساد این کار را کرد اما مثل روز روشن است که نیت واقعی وی تحکیم و تمرکز بیشتر قدرت در دستان خود است. در نظمهای دسترسی محدود از نوع شکننده و حتی پایه، بخش خصوصی و سرمایهدارهای مستقل و وابسته به حکومت، هیچ امنیت و اطمینان خاطری درباره آینده خود و کشور خود ندارند. در کشور عربستان کسانی که تا هفته گذشته در ردیف قدرتمندان و ثروتمندان بشمار میآمدند و افرادی دستنیافتنی دیده میشدند، همچون ولید بن طلال سرمایهگذار میلیاردر سعودی و یکی از ثروتمندترین مردان جهان (از سهامداران اصلی در شرکتهای توییتر و سیتیگروپ)، با فرمان شاهزاده جوان از عرش به زیر کشیده شده و دستگیر و زندانی شدند.
بن سلمان رویای تبدیل شدن به قدرتمندترین مرد عربستان را در سرمیپروراند که ظاهرا به این هدف رسیده است. اما او با ایجاد یک حکومت شخصیشده چنین کاری را میکند که بعید است بر پایه آن بتوان اقتصاد متنوع مستقل از صادرات نفت با رشدی پایدار ایجاد کرد. لازمه تحرکبخشی به اجزای اقتصاد و رسیدن به اقتصاد غیرنفتی، تشویق سرمایهگذاری و ایجاد محیط امن برای تولید است. دستگیری رقبا و شخصیکردن حکومت و حرکت به سمت اقتدارگرایی مشوق سرمایهگذاری خصوصی داخلی و خارجی و توسعه صادرات غیرنفتی نخواهد بود.
عربستان در چشمانداز ۲۰۳۰ که در سال ۲۰۱۵ تهیه کرد و دیدگاههای بنسلمان را برای آینده این کشور ترسیم میکند پیشبینی جهش صادرات غیرنفتی از رقم ۴۰ میلیارد کنونی به ۸۰ میلیارد دلار در ۲۰۲۰ و ۱۶۰ میلیارد دلار در ۲۰۳۰ را کرده است. ایجاد محیط ناامن و پر از وحشت با دستگیری و ترور مخالفان و تهدید منافع رقبا و تضعیف و بر هم زدن ائتلاف مسلط فرادستان به چنین هدفی کمک نخواهد کرد.