سه‌شنبه‌ها. به خودتان بیایید! به خودمان بیاییم (۳)

سه‌شنبه‌ها
به خودتان بیایید! به خودمان بیاییم (3)

گویند باباطاهر چنین سروده است:
یکی درد و یکی درمان پسندد / یکی وصل و یکی هجران پسندد
من از درمان و درد و وصل و هجران / پسندم آن‌چه را جانان پسندد

گویند که این شعر، تلمیحی زیبا از یکی از احادیث امام محمّدباقر(ع) است.
زیبایی این شعر به‌جای خود.

امّا، خب! داریم چه‌کار می‌کنیم این تازگی‌ها؟
کارهایی می‌کنیم شگفت‌آور! نمی‌دانم چه شده است‌که سرِ جنگ داریم با زمین و زمان!
به‌تازگی، در سیاست خارجی، فرمان را کنده‌ایم و دور انداخته‌ایم. تخت‌گاز، می‌رویم.

گذشت دوره‌ی موشک‌های سرگردان!
سرگردانمان نکنند! ما را در خودمان، فرو نبرند! ما را در خودمان، متوقف نکنند!
مصداقِ خودکرده را تدبیر نیست، نشویم.
از ریاض و دوبی، حرف می‌زنیم؛ از موشک و از برج‌ها.
دوباره روآورده‌ایم به موشک‌های سرگردان؛ امّا، این‌بار، نمی‌گوییم سرگردان، بلکه می‌نویسیم انصارالله و دفاع از یمن.
تهدید می‌کنیم؛ حربه، دستِ کَس و ناکَس می‌دهیم.

نمی‌شود درمان و درد و وصل و هجران را با هم خواست.
جنس سیاست خارجی، جوری است‌که نمی‌شود سپردش به پسند جانان!

به خودتان بیایید! به خودمان بیاییم!