نوشتههایی از همه جا درباره اقتصاد و اجتماع با تاکید بر رابطه قدرت و ثروت مسیر ارتباطی: @jafkheir
«خارهای اقتصاد ایران از نگاه اکونومیست»
«خارهای اقتصاد ایران از نگاه اکونومیست»
هر آنچه میدرخشد: ارزیابی فرصتها و ریسکها در ایران پساتحریم
All that glitters: Assessing opportunities and risks in post-sanctions Iran
A report by The Economist Intelligence Unit
عنوان انتخابی گزارش ویژه اکونومیست که امروز منتشر شده است بخشی از این ضربالمثل است که
all that glitters is not gold
یعنی هر آنچه می درخشد طلا نیست
اما اینجا می خواهد بگوید در این درخشندگی که از ایران بیرون میآید فرصت و ریسک توامان هست.
داخل گزارش نوشته است با برداشته شدن تحریم ها، ایران یکی از هیجانانگیزترین فرصتها در بازارهای نوظهور جدید است که در این هزاره تحقق مییابد.
در مقدمه به عطش شدید روحانی برای ارتباط برقرار کردن با جهان خارج و جبران فرصتهای از دست رفته گذشته اشاره میکند که چگونه بسرعت با رئیس جمهور چین قرارداد ده ساله تجاری به ارزش 600 میلیارد دلار منعقد کرد و نیز سفری به ایتالیا و فرانسه و امضای قراردادهای مجموعا 55 میلیارد دلاری .
گزارش با اینکه به مزیتهای ایران اشاره میکند هشدار میدهد یک ضربالمثل ایرانی هست که میگوید «در کنار هر گلی، خاری هم هست».
خارهای اقتصاد ایران موانع مقرراتی (مانند قانون کار، قوانین مالیاتی، تعرفههای تجاری) و محیط کسب وکار نامساعد و غیردوستانه است.
خواص یا گروههای دارای منافع خاص vested intersts، هنوز تقریبا در هر جنبه از اقتصاد ایران نفوذ دارند که نوعا خارج از پارامترهای حقوق تجارت بینالملل فعالیت میکنند، خصوصا آنهایی که به سپاه پاسداران مرتبط هستند و غیرتمندانه از منافعی که طی یک دهه تحریم به جیب زدند پاسداری میکنند.
پیشینه اقتصاد ایران
اقتصاد ایران از سال 1357 تاکنون را میتوان اینگونه خلاصه کرد. هرج و مرج سالهای اول انقلاب؛ جنگ هشت ساله، و انزوای بینالمللی؛ نوسانات قیمت نفت؛ تحریمها و مبارزه قدرت آتشین درون نهادهای سیاسی.
به این ترتیب، سیاستگذاری اقتصادی در همه سالهای پس از انقلاب به شکل الله بختکی بوده است؛ هیچ استراتژی منسجم توسعه اقتصادی دنبال نشده است، نتیجه اینکه تعهداتی که در برنامههای پنج ساله پی در پی برای پشتیبانی از اصلاحات بازارگرا، تقویت بخش خصوصی و متنوع ساختن اقتصاد و فاصله گرفتن از اتکا به صادرات نفت داده شده بود هرگز اجرایی نشده است.
احمدی نژاد میراث خاتمی را غارت کرد: خاتمی بدهیهای خارجی را پرداخت، ارز را تک نرخی کرد، خصوصیسازی را جلو برد و صندوق ذخیره ارزی ایجاد کرد. اما همه اینها را احمدی نژاد برباد داد، در دوره وی قیمتها سر به فلک زد، نرخ ارز جهش کرد و ذخایر ارزی خالی شد. آشتی با جهان خارج به تقابل تبدیل شد.
روحانی گوش شنوا در کاخ سفید پیدا میکند: مردم ایران که خواهان تغییر بودند روحانی را انتخاب کردند و مذاکرات هستهای به نتیجه رسید و تحریمها برداشته شد.
به نظر اکونومیست، نرخ رشد روند تولید ناخالص داخلی واقعی ایران تا سال 2020 در حول و حوش 5 درصد قرار خواهد داشت. این رشد زیر پتانسیل واقعی ایران است چون که محیط کسب وکار ایران چالش برانگیز است.
تورم ایران برای 5 سال تا 2020 نیز 12 درصد پیشبینی میشود.
نرخ ارز هم در پایان سالهای 2016 تا 2020 به ترتیب 33,032 ؛ 35,537 ؛ 37,986 ؛ 41,125 ؛ 44,204 پیشبینی میشوند.
https://telegram.me/jafar_kheirkhahan