بخشی از کتاب

بخشی از کتاب
#کج_رفتاری_شکل_گیری_اقتصاد_رفتاری
حوزۀ نوظهور «اقتصاد رفتاری»، تلفیق شیرین روانشناسی و اقتصاد دربارۀ فرایند تصمیم‌گیری انسان‌ها است. کتاب «کج‌رفتاری: شکل‌گیری اقتصاد رفتاری» به زبان ساده، بدون ریاضی و فرمول، و به صورت داستان‌وار نوشته شده است.
این کتاب بر اساس مطالعات چهل‌ساله‌ای که بعضاً چندین جایزۀ نوبل را به ارمغان آورده‌اند یا چندین برندۀ جایزۀ نوبل را به چالش کشیده‌اند، به زبان ساده توسط «ریچارد تِیلِر»، استاد «دانشگاه شیکاگو» و «برندۀ جایزۀ نوبل اقتصاد 2017» که به حق «پدر اقتصاد رفتاری» محسوب می‌شود، نوشته شده است.
شما در مقام شهروند عادی، روانشناس، مدیر، اقتصاددان، فروشنده، بازاریاب، حقوقدان، و قانون‌گذار می‌توانید از این کتاب برای توصیف و بهبود تصمیم‌ها و رفتارهای خود و دیگران استفاده کنید. اگر می‌خواهید تصویر واقع‌بینانه‌تری از تصمیم‌ها و رفتارهای انسان‌ها به دست بیاورید، به اشتباهات و خطاهای اقتصادی انسان‌ها پی ببرید، تصمیم‌ها و رفتارهای انسان‌ها را تغییر دهید، نحوۀ تأثیرگذاری شرکت‌ها و قانون‌گذاران بر تصمیم‌ها و رفتارهای خودتان را بدانید، و در دنیای کسب‌وکار چیزی را به انسان‌ها بفروشید. برخی از سوال‌هایی که در این کتاب به آنها پاسخ داده می‌شود، عبارتند از:

آیا بین اینکه پول اجاره خانه را ماهیانه از جیب بدهیم و یا اینکه از روی سود بانکی سالیانه بپردازیم، فرقی هست؟ (اثر مالکیت)
چگونه آدم‌ها برای وسائل جانبی خودروی گران‌قیمت به راحتی پول می‌دهند؟ (قانون وبر- فشنر)
آیا زیان 100 هزار تومانی و سود 100 هزار تومانی، یکدیگر را خنثی می‌کنند؟ (نظریۀ چشم‌داشت)
چرا قیمت یک کالا را می‌نویسند و بعد از خط زدن، قیمت کمتری زیر آن می‌آورند؟ (مطلوبیت مبادله)
آیا با وجود سیری، محتوای بشقاب غذای رستوران را تا انتها می‌خورید؟ (هزینه‌های هدررفته)
چرا آدم‌ها پول را از دسترس خارج می‌کنند یا در حساب‌های مختلف می‌گذارند؟ (کلاه‌به‌کلاه نکردن)
چرا آدم‌ها پول بادآورده را راحت‌تر از پول دسترنج خود خرج می‌کنند؟ (اثر پول قمارخانه)
چرا آدم‌ها جایزۀ کوچولوی زودتر را به جایزۀ بزرگِ دیرتر ترجیح می‌دهند؟ (سوگیری به زمان حال)
آیا بهتر نیست قانونی دربارۀ مهلت پس‌آوردن کالاها و خدمات تصویب شود؟ (دورۀ خنک‌شدن)
آیا نحوۀ جمله‌بندی مسئله می‌تواند تأثیر متفاوتی بر رفتار و واکنش آدم‌ها داشته باشد؟ (اثر قاب‌بندی)
آیا افزایش کرایه‌های تاکسی در روز بارانی، کار نادرستی است؟ (حساسیت به انصاف)
اگر سهام خاصی ارزشمند است، چرا این‌قدر دست به دست می‌شود؟ (اثر اطمینان بیش از اندازه)
آیا برخورداری از گزینه‌های بیشتر، بر کیفیت انتخاب‌های ما می‌افزاید؟ (سوگیری به وضع موجود)
چرا آدم‌ها در مسابقات تلویزیونی، غیرعقلایی رفتار می‌کنند؟ (وابستگی مسیر، فرضیۀ بادام‌زمینی دُرُشت)
آیا باید انسان‌ها را به حال خودشان گذاشت و نیازی به تلنگرزدن نیست؟ (قیم‌مآبی آزادی‌خواهانه)
آیا بهتر نیست خط ‌مشی اهداء عضو از «ثبت‌نام برای اعلام عضویت» به «ثبت‌نام برای اعلام انصراف» تغییر کند؟ (گزینۀ پیش‌فرض)«اقتصاد رفتاری» با طرح سوالات فوق، مدعی است خیلی از رفتارهای جماعت «انسان‌های عادی» (سیندرلاها، سیمپسون‌ها) با نظریه‌ها و مدل‌های «اقتصاد سنّتی» جور درنمی‌آیند و در نتیجه انسان‌ها مرتکب کج‌رفتاری می‌شوند. بر اساس «اقتصاد رفتاری»، (1) انسان‌ها ظرفیت‌های فکری و ذهنی محدودی دارند و برای رفع این محدودیت به میان‌بُرها متوسّل می‌شوند، (2) انسان‌ها در برابر وسوسه‌ها خویشتن‌داری ندارند و به سختی به یک برنامۀ خاص متعّهد می‌مانند، و (3) انسان‌ها به انصاف و مراعات حال دیگران حساسیت نشان می‌دهند و برای مجازات بی‌انصاف‌ها حاضرند از نفع خود بگذرند یا به خود ضرر برسانند. به علاوه، «اقتصاد رفتاری» افراد را به سبب «عقلانیت محدود»، «خویشتن‌داری محدود»، و «خودمنفعتی محدود»، در معرض سوگیری‌ها و اشتباهات پیش‌بینی‌پذیر و نیز «آسیب‌رسانی به خود» می‌بیند و با پذیرش اصل «قیم‌مابی آزادی‌خواهانه» توصیه می‌کند که با دستکاری در محیط انتخاب آدم‌ها (معماری انتخاب) باید به آنها تلنگر زده شود تا به «عقلانیت کامل» برگردند و تصمیمی به نفع خودشان بگیرند. بدین‌سان، خطِّ فکری «اقتصاد رفتاری» در نُه مفهوم خلاصه می‌شود: «عقلانیت کامل»، «عقلانیت محدود»، «خویشتن‌داری محدود»، «خودمنفعتی محدود»، «میان‌برها»، «سوگیری‌ها»، «قیم‌مآبی آزادی‌خواهانه»، «معماری انتخاب»، و «تلنگر».