فرهاد قنبری:. نیاز کاذب (بازاریابی شبکه‌ای)

فرهاد قنبری:
نیاز کاذب (بازاریابی شبکه ای)

اتفاقی که در بازاریابی شبکه ای در ایران می افتد از این قرار است:
ابتدا کالایی که شاید هیچ «نیازی»به آن در زندگی احساس نمی شود به عنوان کالایی جذاب، خواستنی و مورد نیاز عرضه شده و لذت مصرف ذهنی آن در ذهن توده ها ایجاد می شود. در مرحله بعدی با تکرار مداوم این خواست در ذهن مخاطبان به عنوان یک نیاز اساسی که تا به امروز غایب بوده است ایجاد می شود .
در یک شرکت بازاریابی به فرد بازاریاب کالایی از قبیل انواع عطرهای خارجی یا یا لباس های مارک دار ، طلا ، بلیط سفر خارجی و امثالهم فروخته می شود .سپس در ذهن او اینگونه القا می شود که شما در قبال پولی که داده اید کالایی خریده اید و اگر تمایل به فعالیت و کسب سود افرادی را برای خرید این کالاها معرفی کنید در غیر این صورت هم ضرری نکرده اید.
در واقع این دلیل با ظاهری عقلانی و منطقی افراد را مجاب می کند که اقدام به خرید از این شرکت ها نمایند.
مسئله مهمی که در اینجا مغفول مانده و از مشتری یا بازاریاب پنهان می ماند این امر است که او چرا باید چنین کالایی که هیچ نیازی به آن احساس نمی کرده است را خریداری نماید؟ در واقع این کمپانی ها از یک سو با ایجاد «نیاز کاذب »در ذهن مخاطبان خود کالای خود را به فروش می رسانند و از این راه سود کلانی کسب می کنند و از سوی دیگر مطمئند که این خریدارشان برای اینکه احساس ضرر یا پشیمانی نکند افراد جدیدی را برای خرید کالاهایشان معرفی خواهند کرد.
در این نوع مصرف گرایی ابتدا لذتی خیالی و آرمانی ،مانند ثروتمند شدن ، درآمد ماهیانه چند ده میلیونی، خانه و ماشین آنچنانی و امثالهم برای فرد بازاریاب فروخته می شود، سپس کالای مورد نظر در واقعیت به فروش می رسد.

اغلب این شرکت ها مشتریان خود را از بین نوجوانان ، دانشجویان و اقشار کم درامد یا بیکار جامعه انتخاب می کنند.
سوال اینجاست که این فرد که در تامین هزینه روزمره زندگی خود نیز مشکل دارد چه نیازی به خرید گردنبد طلا یا خرید بلیط سفر تفریحی به تایلند دارد ؟ (کالاهای اساسی که کمپانی گلدکوئست در ایران به فروش می رساند) در ثانی چرا قیمت کالای فروخته شده در شرکت چند برابر قیمت واقعی در بازار است؟
متاسفانه در سالهای اخیر شرکت هایی از این قبیل با مجوز وزارت صنعت شروع به فعالیت در داخل ایران کرده و باعث اتلاف وقت و انرژی و از دست رفتن امید و سرخوردگی بسیاری از نوجوانان شده اند.

شرکت بادران با مجوز دولتی توانسته است در سالهای اخیر با فروش کالاهای غیر مصرفی و چند برابر قیمت واقعی سود کلانی کسب نماید و اصولا برای مدیرانش نیز فرقی نمی کند که چند هزار نوجوان و جوان با امید پولدار شدن از سوی این شرکت آسیب های جدی را متحمل شده اند.
این شرکت ها برای حفظ ظاهر و فرار مالیاتی در غالب فرهنگی ورزشی مبادرت به ایجاد باشگاه فوتبال نیز نموده و با سرعت بیشتری به فعالیت خود ادامه می دهد.
telegram.me/kharmagaas