من آن خرمگسی هستم که خدا وبال این دولتشهر کرده و تمام روز و همه جا شما را نیش زده و برمی انگیزانم. دیگر به آسانی کسی چون مرانخواهید یافت و از این رو به شما اندرز می دهم که از گرفتن جان من درگذرید. «دفاعیات سقراط» @farhad_ghanbariiiii
اختلاف نظر اصلی من با همهی کسانی که فکر میکنند حسادت عشق را میسازد در همین جاست
اختلاف نظر اصلي من با همهي کساني که فکر ميکنند حسادت عشق را ميسازد در همين جاست. نابغهترين آنها پروست است؛ براي او محتواي حقيقي، حاد و شيطاني سوبژکتيويتهي عاشقانه حسادت است. به عقيدهي من، اين جز نسخهي ديگري از همان تز اخلاقگرايانه و شکگرايانه نيست. حسادت نوعي پارازيت مصنوعي و جعلي است که روي خط عشق ميآيد و به هيچوجه در تعريف آن داخل نميشود. آيا هر عشقي، براي آنکه اعلام شود، براي آنکه آغاز شود، نخست بايد رقيبي بيرون خود پيدا کند يا بشناسد؟ نخير، برعکس: اين مشکلات درونماندگار عشق و تضادهاي دروني صحنهي دو هستند که ميتوانند در عنصر سومي مبتلور شوند، يعني در يک رقيب واقعي يا فرضي. مشکلات عشق ناشي از وجود يک دشمن مشخص نيست، بلکه در درون و در روند آن، که همان بازي خلاق تفاوت است، پديد ميآيند.
دشمن عشق خودخواهي و خودمحوري است، نه رقيب. ميتوان گفت: دشمن اصلي عشق من، آنکه بايد بر او چيره شوم، نه ديگري، که خود من است، «خود»ي که خواهان اينهماني بهعوض تفاوت است، و ميخواهد جهانش را جاي آن جهاني تحميل کند که با گذر ازمنشور تفاوت پالوده و بازسازي شده است.
@kharmagaas
آلن بدیو