فرهاد قنبری:

فرهاد قنبری:
بهت وتعجب اغلب فعالان اجتماعی و ناتوانی اغلب آنها از تحلیل درست اتفاقات اخیر در کشور به علت عدم توجه به جهان جدیدی است که در آن زندگی می کنند.
واقعیت این است که نه بر خلاف اعلام جناح مخالف دولت اوضاع اقتصادی مردم نسبت به سالهای گذشته بدتر شده است و نه مانند برخی حامیان دولت دست های پشت پرده ای مردم را دیروز به سمت خیابان ها و سر دادن شعارهای تند سوق داده است.
برای تحلیل چنین رویداهایی بیش از هر چیز باید به تغییر اساسی که در زیست جهان شهروند امروزی در ایران رخ داده است توجه کرد.
بر اساس آمارها به طور متوسط هر ایرانی روزانه چندین ساعت از وقت خود را در شبکه های مجازی صرف می کند.
جهانی که شهروند امروزی در آن زندگی می کند بیش از آنکه بر اساس واقعیات حاکم بر جامعه ساخته و تعریف شود، برساخته همین رسانه هاست. (اینکه من به عنوان یک شهروند ایرانی خود را خوشبخت، بدبخت، فقیر یا مرفه احساس کنم برساخته رسانه ها و شبکه های اجتماعی است تا واقعیتی که بر زندگی من حاکم است)
بودریار معتقد است ما در عصر حاد واقعیت زندگی می کنیم. حاد واقعیت دنیایی است که به کمک رمزگان و تکنولوژی، بویژه تکنولوژی رسانه‌ای ساخته و پرداخته شده است، او در واقع، منشأ اصلی خلق حاد واقعیت را رسانه و سلطه رمزها می‌داند.
او معتقد است واقعیت توسط رسانه ها خدشه دار شده و دیگر واقعیتی وجود ندارد

بودریار از محوشدن حد و حدود و تقابل‌های آشکار و در نتیجه یکی‌شدن رسانه و امر واقع سخن می گوید، به عقیده او زندگی‌کردن در جامعه‌ی پسامدرن یعنی داشتن ایمانی از نوع ایمان دینی به رسانه ها.

امر واقع به قتل رسیده است، تمام واقعیت های حاکم بر زندگی ما واقعیت های تعریف شده توسط رسانه هاست.
اتوپیای از دست رفته پهلوی، دلسوزی غرب و امریکا برای شهروندان ایرانی، نبود هیچ چشم انداز امید بخش، دست های در یک کاسه، نژاد پاک آریایی و امثالهم همه و همه برساخته رسانه هایی است که به عنوان واقعیت به مخاطبان عرضه می شود و گاهی هم می تواند عده ای از آنها را تحریک کرده و به خیابان بیاورد.
@kharmagaas