‍‍ فرهاد قنبری:

‍‍ فرهاد قنبری:
مارینا آبراموویچ در سال ۱۹۷۴ در یک استودیوی کوچک در مورا، ناپل، ایتالیا تصمیم می گیرد خود را برای شش ساعت در مقام هموساکر (در روم باستان "هوموساکر" به‌ کسی اطلاق شده‌ که‌ متهم به‌ ارتکاب عملی ناشایست گردیده‌، اتهامی که‌ سبب شده‌ هر گونه‌ حقوقی، چه‌ حقوقش در مقام شهروند و چه‌ حقوقش به‌ مثابه‌ انسان را از دست بدهد. هنگامی هم که‌ این حقوق را از دست داد هر کسی اراده‌ کرده توانسته‌ او را بکشد؛ بدون این که‌ این قتل او را درگیر هیچگونه‌ مسئولیتی کرده‌ باشد. به‌ معنایی دیگر "هوموساکر" کسی است که‌ متهم کردن او به‌ انجام عملی که‌ جامعه‌ آن را ناشایست می شمارد سبب گردد که‌ او به‌ گونه‌ای بی ارزش و بدون حقوق شود که‌ هر کسی خواست بتواند او را بی هیچ مسئولیتی بکشد) قرار دهد
او از مردم می خواهد در این مدت هر رفتاری که می خواهند با او انجام دهند و تعهد می دهد مسئولیت کامل تمام رفتارها را می پذیرد .
اما واکنش مردم در این شش ساعت چگونه بود:
در ابتدای کار همه رودربایستی داشتند. یک نفر نزدیک شد و او را با گلها آراست. یک نفز دیگر او را با سیم به یک شیئ دیگر بست، دیگری قلقلکش داد...
کمی بعد او را تغییر مکان دادند....
کم کم زنجیرها را بکار گرفتند، به او آب پاشیدند و وقتی دیدند واکنشی نشان نمی دهد رفتارها حالت تهاجمی گرفت.
اولش ملایم بود، یک نفر او را چرخاند، یکی دیگر بازوهایش را بالا برد... دیگری به نقاط خصوصی بدنش دست زد.
مردی جلو آمد و با تیغ ریش تراشی که برداشته بود گردن او را مجروح کرد و مردی دیگر خارهای گل را روی شکم آبراموویچ کشید.
سه ساعت نشده بود که لباسهایش را با چاقو پاره پاره کردند. در ساعت چهارم با همان چاقوها بدنش را مجروح می کردند. بارها به او آزار جنسی خفیف رساندند ولی او به تعهدش پایبند بود و پای تجاوز و حتی قتلش نیز ایستاده بود»
ناگهان یک نفر اسلحه را در دست او گذاشت، انگشت او را روی ماشه نهاده و سر لوله ی اسلحه را با دست خود آبراموویچ روی گردنش نشانه گرفت
در ساعتهای پایانی پرفورمنس، خشونت به اوج خود رسیده بود. آبراموویچ به خاطر می آورد: «احساس می کردم مورد تجاوز قرار گرفته ام. لباسهایم را پاره کردند و بخشهایی از بدنم را برهنه ساختند. با شاخه ی پر از خار گل به بدنم می کوفتند و خارها را روی پوست شکمم می کشیدند، گذاشتن آن اسلحه روی گردنم دیگر نقطه ی،سالم در بدنم نبود»

رفتاری که مردم با مارینا آبراموویچ داشته اند را بسیاری از ما در زندگی روزمره خود با دیگران داریم.
کافیست متوجه شویم کسی خود چنین امکانی را برایمان فراهم می کند.(امکانی که بتوانیم او را دست بیندازیم و به سخره بگیریم بدون آنکه هزینه ای برای این رفتار خود پرداخت کنیم)
در شبکه های مختلف مجازی به ویژه اینستاگرام افرادی وجود دارند که به دلایل مختلف (کمبود عقل، بی معنایی زندگی، جلب توجه و..) چنین امکانی را برای مخاطبان خود فراهم می کنند. آنها با عکس ها و کلیپ های نامتعارفی که به اشتراک می گذارند این امکان را فراهم می کنند تا مخاطبانشان با رکیک ترین و تحقیر آمیزترین واژه ها به استقبالشان بروند‌‌.
شخصی به نام ایرج ملکی یکی از بارزترین جلوه های اینگونه رفتارهاست. فرد ساده لوحی که به هر دلیلی خود را در معرض تمسخر جامعه قرار داده است و جامعه با علم به این مسئله نهایت سوء استفاده را از او انجام می دهد.
یکی از او می خواهد شعر بخواند، یکی می خواهد جک بگوید، یکی می خواهد مداحی کند و....

البته او از ابتدا خود این امکان را فراهم کرده است (کنشی شبیه مارینا) و جامعه هم با چنین منطقی به استقبال او رفته است و این نکته مشترک هر دو ماجراست‌..‌..
@kharmagaas