‍‍ خواب زمستانی _ نوری بیلگه جیلان

‍‍ خواب زمستانی _ نوری بیلگه جیلان

غرور، تعصب، فقر، حق انتخاب، خشونت، عشق، شکست، نگاه تحقیر آمیز به انسان ها... همه به صورت بسیار دقیق و تفکر برانگیزی در فیلم سه ساعته " خواب زمستانی" نوری بیلگه جیلان مورد پرسش و کنکاش قرار می گیرند.
جیلان در این فیلم هم به مانند فیلم روزی روزگاری در آناتولی دوربین خود را به یکی از مناطق زیبای ترکیه می برد تا با کمک گرفتن از طبیعت داستان پر پیچیده خود را که بسیاری از سکانس های آن شبیه تئاتر است، روایت کند..
سوژه های خاکستری فیلم و نوع نگاهشان به هستی وجه غالب فیلم خواب زمستانی است‌. فیلمی که به مانند سفری دسته جمعی تماشاگر را با خود به منطقه سردسیر آناتولی می برد و او را با پرسش های فراوان رها می سازد.

چند مورد از دیالوگ های فیلم:
" وجدان ،اخلاق ،ایده آل درستکار بودن ...
راستش همیشه این حرفا رو استفاده می کنی ،وقتی می خوای به یکی آسیب بزنی خرابش کنی و تحقیرش کنی، همیشه همین حرفا رو می زنی، اما به نظر من وقتی یه آدم از این کلمات استفاده میکنه در اصل باید به خود اون شک کرد"

"آدما بعد از یه سن مشخصی زیاد نمیتونن تغییر کنن... بلکه بدی هاشون واضح تر میشه"

" خیرخواهی این نیست که جلوی سگ گرسنه تکه استخونی بندازی، بلکه اینه که وقتی به اندازه ی یه سگ گرسنه شدی، هرچی داری با اون سگ تقسیم کنی"
@kharmagaas