فرهاد قنبری:

فرهاد قنبری:
پست و مقام گرفتن در ایران چیزی شبیه قبول شدن در کنکور آن هم در رشته پزشکی و برق شریف است.
خارج شدن از پست و مقام هم چیزی شبیه فیلم "مکعب".؛ از هزاران و دهها هزار نفری که سرسختانه تلاش جان فرسایی به کار می گیرند تا وارد لایه های تودرتوی قدرت شوند، تنها عده ای معدودی نمره قبولی دریافت کرده و پذیرفته می شوند. اما همین که پذیرفته شده و وارد این هسته می شوند بلافاصله خاصیت " پایستگی انرژی" می یابند و در بدترین حالت تنها از جایی به جای دیگر منتقل می شوند.
این جابه جایی همیشگی هم نه تخصص و سواد می خواهد و نه رای و اراده مردم توان مقابله با آن را دارد. در این پایستگی سیاست مداران سن و سال و توان جسمی و روانی، عدد و عنوان بی ارزشی بیش نیست.

در دولت ها و ساختار کلی سیستم همیشه عده ای جامع العلوم و همه من حریف حضور دارند که هر جا سرپرستی وزارتی، معاونتی، ریاست سازمانی، مدیر کلی ... چیزی زمین می ماند، سریع بر شانه های همیشه مسئول و آماده ایثار این بزرگوراران قرار می گیرد.

افرادی مانند صفار هرندی، بذر پاش، محسنی اژه ای، پرویز فتاح، سعیدی کیا، محسن رضایی، ولایتی، جنتی، صالحی امیری، فرهاد رهبر و بسیار بسیاری دیگر از همین دلسوختگان خادم وطن هستند که برای خدمت و جانفشانی در راه ارتقا نام وطن از پذیرش هیچ پست و مقامی دریغ نمی کنند، برای این بزرگواران عضوبت در خبرگان، مجلس شورا، شورای شهر، شهرداری، مجمع تشخیص مصلحت، وزارت، معاونت رئیس جمهور، ریاست صدا و سیما، ریاست فدارسیون ورزشی جانبازان و معلولین و بوکس و خلاصه هر پستی تفاوتی چندانی ندارد و به تنها چیزی که می اندیشند خدمت و خدمت و خدمت است.

این "مسئولیت پذیری" و "سنگینی شانه ها از بار امانت" و "احساس وظیفه" میان همه طیف های سیاسی اعمم از راست و چپ و معتدل و گرم و سرد و....مشترک است و در این زمینه هیچ تفاوتی با هم ندارند.
@kharmagaas