فرهاد قنبری:. وجدان خفته

فرهاد قنبری:
وجدان خفته
اگر نظام آموزشی در مدارس به جای آموزش چگونه زیستن در جامعه یا ایجاد ذهن پرسشگر و بیدار کردن وجدان در نوجوانان، آنان را به ربات هایی تست زن تبدیل کرده ، نظام آموزش عالی هم در همان راستای داشجویان را به متخصصانی بدون قدرت فکر و اندیشه بدل می کند.

به دانشجوی پزشکی تنها چیزی که آموخته نمی شود اخلاق و شیوه برخورد با انسان هایی است که قرار است در آینده به عنوان بیمار به آنها مراجعه نمایند، به دانشجوی مهندسی ساختمان و نقشه کشی تنها چیزی که آموزش داده نمی شود وجدان بیدار و مسئولیت پذیری و تعهد در قبال جامعه ای است که ساخت خانه ها، پل ها و وسایل نقلیه خود را به آنها سپرده است، به دانشجوی فیزیک و مهندسی هسته ای تنها چیزی که یاد نداده است این است که در قبال کالای و محصول تولیدی خود کوچکترین احساس مسئولیتی نماید و کمی به آثار و نتایج بمبی که در حال تولید آن است بیاندیشد، به دانشجوی وکالت تنها چیزی که نیاموخته است، دفاع از حقیقت و عدالت است که باید حتی به قیمت از دست دادن منافعش نیز به پای آن بایستد و .....

آموزش و پرورش و آموزش عالی در یک راستا و دست در دست یکدیگر در حال پرورش و تولید سوژه ها و نسل هایی هستند که قدرت و توان پرسشگری و فکر کردن به نتایج اعمال خود را ندارد و فقط منافع شخصی خود را به عنوان تنها عامل محرک کنش های خود می شناسد.
نظام آموزشی که هیچ تلنگری به وجدان خفته نمی زند و اصولا از مخاطبان خود ربات هایی بدون فکر و اندیشه تولید کرده و راهی جامعه می کند. این مسئله به قدری ریشه دوانده است که حتی از دانشجوی فلسفه، تاریخ، جامعه شناسی و علوم سیاسی نیز به جای تولید سوژه پرسشگر، کارمندانی مطیع و فاقد فکر پرورش می دهد.
@kharmagaas