من آن خرمگسی هستم که خدا وبال این دولتشهر کرده و تمام روز و همه جا شما را نیش زده و برمی انگیزانم. دیگر به آسانی کسی چون مرانخواهید یافت و از این رو به شما اندرز می دهم که از گرفتن جان من درگذرید. «دفاعیات سقراط» @farhad_ghanbariiiii
کلبی مسلکی معاصر
کلبی مسلکی معاصر
انسان «کلبی مسلک» معاصر نیز به مانند همتای باستانیاش هنجارها، عرف و قراردادهای اجتماعی را تحقیر کرده و نادیده میگیرد. کلبیمسلک معاصر به قانون و یا ارزشهای فرهنگی بیاعتماد است و سیاست را ناپاک و پلید میداند. از نگاه او «سیاست پدر و مادر ندارد» و تنها اصلی را که در سیاست به رسمیت میشناسد این است که «هدف وسیله را توجیه میکند». تفاوت این نسخه امروزین با همتای باستانی این است که کلبی مسلک معاصر، رفتار خود را وامدار هیچ فلسفه یا پشتوانهای نظری نیست. نه تنها هدفی اجتماعی را مد نظر ندارد و به دنبال راهکار منحصر به فردی برای خیر جمعی نیست، بلکه حتی در منفعتطلبی شخصی نیز توان حفظ استقلال فردی و نظارت و کنترل بر نیازهایی که او را در بند شرایط موجود سیاسی و اجتماعی قرار میدهند را ندارد. کلبیمسلک یونانی ادعا میکرد که سیاست و هنجارهای اجتماعی بر طبیعت آزاد انسان عارضی هستند، اما به خوبی میدانست که برای رهایی از این عارضه باید با آن درگیر شد. اما کلبی مسلک امروزین از هرگونه جدال و درگیری با سیاست یا اجتماع پرهیز میکند و به «سازگاریطلبی» و «مماشات» (که با رواداری فعال متفاوت است) روی میآورد. بدین ترتیب، او هرگونه جمعگرایی را نفع کرده و جامعه را همچون مجموعه گرگهایی که در صدد دریدن یکدیگر هستند تصور میکند. شعار کلبی مسلک معاصر میتواند «بدر تا دریده نشوی» باشد.
@kharmagaas