عنوان استاد در دانشگاه گوتینگن منصوب شد

عنوان استاد در دانشگاه گوتینگن منصوب شد
هندریک ژیلوت (روحانی و معلم خانگی سالومه که سالومه به پیشنهاد ازدواج او جواب رد داده بود) با بی میلی و اکراه قبول کرد که به طور رسمی در مراسم ازدواج آنها شرکت کند
ازدواج آنها بیش از 40 سال طول کشید ، ظاهرا" به انجام نرسید ، فردریک کارل نهایت سعی خود را کرد که شرایط را تغییر دهد اما موفق نشد
یکبار آندره سالومه گفت : فقط زمانی دو نفر یکی هستند که دو نفر باقی بمانند
وقتی که جرج لِدِبور ، سیاستمدار سوسیالیست ، به راز ازدواج آنها پی برد و متوجه شد که او هنوز مجرد باقی مانده است او را به طور جدی محاصره کرد
اساسا" آندره سالومه ارتباط مابین جنسیتش و عقلش را بوسیله درگیری و جدل طبیعی درک کرد. او مسافرت هایشرا به سراسر اروپا ادامه داد و ارتباط جنسی خارج از ازدواج داشت . او معمولا" به گوتینگن بر می گشت
او در پاریس بیشتر وقتش را با یک نمایشنامه نویس آلمانی به نام فرنک وِدِکایند صرف می کرد که نتیجتا" فرانک دچار یک سوء تفاهم طبیعی در مورد علاقه سالومه به خودش شد
سالومه در ویِنا به طور تصادفی ( هاف آتِلیِر اِلویرا ) را در یک مکان خوش برای گردهمایی مردان و زنان همجنس باز ، ملاقات کرد
در سال 1891 وقتی سالومه با کارل آندره زندگی می کرد ، در برلین با گرهات و ماری هاپتمن دوست شد و شروع کرد به نوشتن مقالات سیاسی اجتماعی
همچنین کات کُلویتز ، گرافیست و مجسمه ساز ، یکی دیگر از دوستانش بود
سالومه در سال 1892 کتابی در مورد شخصیت زن ها نوشت و شایعه شد که شخصیت داستان این کتاب ( هِدا گابلِر ) از روی شخصیت سالومه شکل گرفته است.بعد از سالومه ، هدا گابلر کسی بود که آرزو داشت شبیه یک مرد زندگی کند. اما آندره سالومه ادعا کرد که من تنفر خاصی از این شخصیت دارم و گفت او شبیه یک گرگ گرسنه است در پوست گوسفند وکسی است که برای مدت زیادی نیرو و توان جسمی اش را فقط برای اینکه روح درنده اش را نگه دارد ، از دست داده است
در سال 1895 آندره سالومه با فِرِدا وُن بولو به وینا مسافرت کرد ، جایی که او آرتور اِسچِتزلِر را ملاقات کرد. از سال 1897 تا 1901 آندره سالومه با راینِر ماریا ریلکه عشق بازی کرد . شاعری که 14 سال از او کوچکتر بود و آندره به اشتباه حالت مادرانه برای او داشت

لوسالومه با راینر ریلکه دو بار از روسیه دیدن کرد جایی که لئوتولستوی و مردم شاعر شهر دروزین را ملاقات کرد
در سال 1911 آندره سالومه بیشتر وقتش را با دوستش اِلِن کِی در سوئد صرف کرد . در آنجا او فیزیکدان و روانکاو ، پائول بیجِر را ملاقات کرد . پائول هم سالومه را به همراه خود به وایمار آورد جهت حضور در سومین کنگره بین المللی روانشناسی
در آن زمان یکی از شرکت کننده ها در کنگره به فروید نوشت که من با سالومه آشنا شدم و باید بگویم که هرگز تاکنون با چنین روانشناسی ریزبین برخورد نکرده ام
در یک عکس گروهی مشهور، موجود در آرشیو کنگره ، آندرهسالومه یک خَز بلندبه دور خود پیچیده و در وسط نزدیک فروید نشسته است
@kharmagaas
آندره سالومه یک ارتباط نزدیک با ویکتور تَسک ( دوست باهوش اما مزاحم فروید) داشت و به او در نشرهایش کمک میکرد.ویکتور تسک در سال 1919 به روشنی ، خودکشی کرد
حال مثلث نیچه ، ری و آندره کاملا" شبیه قضیه مثلث فیثاغورث بود و فروید در این مرحله نقش پیغام بر را بازی می کند
در سال 1911 قبل از ملاقات با بنیان گذار روانکاوی ، آندره سالومه یک مطلب از عشق جنسی منتشر کرد. در سال 1912 او در یک نامه از فروید اجازه خواست که برای تمرین روانشناسی به وینا بیاید
سالومه هنوز در 50 سالگی جوان و با طراوت نشان می داد و وقتی فروید با سالومه روبرو شد به یکی از پیروان جوانش هشدار داد که آندره یک زن باهوش و زیرک و خطرناک است
در طول ماندن آندره در وینا ، او همچنین با آدلِر معاشرت کرد اما عاقبت با او مخالف شد و از او برگشت. سالومه برای یک دوره کوتاه نزدیک ترین شاگرد زن به فروید بود و به او اجازه داده شد که به طور منظم در مجمع داخلی که چهار شنبه ها در بِرگِستراس شماره 19 در خانه فروید تشکیل می شد شرکت کند
لو سالومه همچنین به دختر فروید ، آنا ، نزدیک شد اما هرگز از عشق ورزی آنا به پدر معروفش نپرسید
آندره سالومه ارتباطش را با فروید بیش از دو دهه ادامه داد
او از سال 1913 بیماران را برای تجزیه تحلیل می پذیرفت و در این دهه او شناخت و تجربه حرفه ای بدست آورد
آندره کسی بود که با طبیعت انسان در ارتباط بود و استعدادش را به طور کامل در همدردی و کمک به بیمارانش به کار برد . حتی بعضی وقت ها به طور رایگان آنها را معالجه می کرد
در مواجهه فروید و کارل جانگ ، لو سالومه ابتدا تلاش کرد که سیاستمدارانه رفتار کند اما سرانجام متوجه شد که جانگ تلاش برای اینکه یک دانشمند باشد را رها کرده است
آندره سالومه در یک مقاله به نام آنارشیسم در سال 1914 عقاید فروید را در یک مسیر جدید توسعه داد و استدلال کرد که عشق و ارتباط