من آن خرمگسی هستم که خدا وبال این دولتشهر کرده و تمام روز و همه جا شما را نیش زده و برمی انگیزانم. دیگر به آسانی کسی چون مرانخواهید یافت و از این رو به شما اندرز می دهم که از گرفتن جان من درگذرید. «دفاعیات سقراط» @farhad_ghanbariiiii
فرهاد قنبری:. در نگاهش، نابودیم مشهود بود
فرهاد قنبری:
در نگاهش،نابودیم مشهود بود
ماریتا استورکِن و لیزا کارترایت معتقدند «پارادوکس عکاسی در این نکته است که گرچه میدانیم عکسها میتوانند چندمعنایی باشند و به سهولت دستکاری شوند و تغییر یابند، با اینحال برتری عکاسی در این است که عکسها ابژکتیواند یا ثبتهایی واقعی از رخدادها هستند.» باید با این نظر همدل بود ،درست است که در بسیاری از عکس ها دستکاری هایی صورت می گیرد، یا عکاس تا جایی که بتواند صحنه را به گونه ای که دوست دارد چینش می کند ولی در هر صورت هر عکسی برشی از واقعیت بیرونی است.درست مانند عکس این کودک عراقی که واقعیتی را با عریانی کاملش مقابل دیده گانمان قرار می دهد.
رولان بارت در کتاب «اتاق روشن» تفکرات خود در زمینه عکاسی را نگاشته است، بارت در این کتاب به دو مفهومِ «استودیوم» و «پونکتوم» به تفصیل، اشاره میکند. استودیوم جذابیت کلی و ظاهری عکس است. استادیوم همان موضوع و زمينه توجهات و علايق عکاسى است، مثلا در عکسها علاقه عکاس به موضوع عکس را مىتوان تشخيص داد.
اما پونکتوم، عنصری در عکس است که عکس را خاص میکند، در ذهن مخاطب نفوذ میکند. پونکتوم، تیری است که از قسمتی از عکس، به سوی ذهن مخاطب پرتاب میشود و ذهن او را درگیر خواهد ساخت.
پنکتوم عکس تجربه فردی خاصی است که تماشاگر را جريحه دار مىکند، زخمى بر او مىزند و داغى براو مىنهد و يا مرهمى بر زخمش مىگذارد
بارت در این باره می گوید «من در جستجوی پونکتوم در عکس نیستم بلکه این عنصر، خود، از دل موضوع به چشم میخورد و بر میخیزد، مانند تیری مرا سوراخ میکند و بر من اثر میگذارد.»
بارت در روش تفسیرش از عکسها می گوید «اینکه من با اشخاص، چهرهها، حالات، زمینهها و کنشها یکی میشوم و آنها را می فهمم، امری فرهنگیست.»
به عکس این کودک عراق بارها نگاه کرده ام در صورت او هم ردی از شادی و هم رد عمیقی از غم و بغض وجود دارد. عکس تمام حواس انسان را به خود جلب می کند . از نگاه کودک تیری به سمت مان رها می شود ،نگاهی که باعث شرم می شود. دلمان میخواهد سریع نگاهمان را از او بدزدیم و عکسش را کنار بزنیم ،اما عکس دوباره مرا می خواند به دیدن و دوباره دیدن،انگار می خواهد ما را محاکمه کند ،در زیر نگاه پر از بغض و شادی احساس ترس و واهمه می کنیم .
حق با بارت است ،درک ما از این عکس درکی فرهنگی است. هر کدام از ما یک درک شخصی از این عکس خواهیم داشت. ایده لاکانی (در نگاه اش، نابودی ام مشهود بود) می تواند توصیفی مناسب برای این عکس باشد، جایی که نگاه «دیگری» نشانه ای از تهدیدی است،نشانه ای که همه ما را در جایگاه متهم نشانده است و محاکمه مان می کند.
@kharmagaas