من آن خرمگسی هستم که خدا وبال این دولتشهر کرده و تمام روز و همه جا شما را نیش زده و برمی انگیزانم. دیگر به آسانی کسی چون مرانخواهید یافت و از این رو به شما اندرز می دهم که از گرفتن جان من درگذرید. «دفاعیات سقراط» @farhad_ghanbariiiii
آقای برگمان عزیز. هفتادمین سالروز تولدتان را تبریک میگویم
آقای برگمان عزیز
هفتادمین سالروز تولدتان را تبریک می گویم. کارهایتان را هر بار که می بینم عمیقن تحت تاثیر قرار می گیرم و بسیار از آنها آموخته ام و دلگرم شده ام. امیدوارم همچنان سالم و سرحال باشید و برایمان فیلم هایی کم نظیر بسازید.
در ژاپنِ دوره می جی (اواخر قرن نوزدهم)، نقاشی می زیست به نام تسای تومیوکا. او، در دوران جوانیش نقاشی های خوبی کشیده بود، ولی وقتی به هشتاد سالگی رسید، یکباره نقاشی هایی کشید که بر کارهای قبلی اش بارها برتری داشت؛ گویی که هنرش به شکوفایی باشکوهی دست پیدا کرد. هر بار که نقاشی های او را می بینم، متقاعد می شوم که انسان تا به هشتاد سالگی نرسیده، نمی تواند کارهای حقیقتن عالی اش را خلق کند.
آدمی به شکل نوزادی متولد می شود، به یک نوجوان مبدل می شود، از مرز جوانی می گذرد، زندگی مستقلش را آغاز می کند و دست آخر قبل از آن که دفتر زندگی اش بسته شود، به کودکی باز می گردد. به عقیده من، این آرمانی ترین شکل زندگی است.
فکر می کنم شما هم با من هم عقیده باشید که انسان در این دورانِ کودکی مجدد است که می تواند بی هیچ قید و بندی آثار حقیقتن خالص بیافریند.
من اکنون 77 ساله ام و معتقدم که کار واقعیم تازه شروع شده است. بیایید به خاطر سینما از پا ننشینیم.
@kharmagaas
بخشی از نامه آکیرا کوراساوا به اینگمار برگمان