فرهاد قنبری:. غربزدگی _جلال آل احمد

فرهاد قنبری:
غربزدگی _جلال آل احمد

فردی که به عنوان غربزده در اندیشه جلال آل احمد ترسیم می شود به نظر هیچ بویی از غرب و اندیشه و فکر ساری و جاری در غرب ندارد.
غربزده آل احمد شخصی بیمار و سطحی است که در مقابل برخی زرق و برق جهان مدرن و تکنولوژیک واداده و به صورت دون کیشوت وار سعی در تقلید از این ظواهر دارد.

آل احمد در توضیح فرد غربزده می نویسد:
«... آدم غرب زده هرهری مذهب است به هيچ چيز اعتقاد ندارد اما به هيچ چيز هم بي اعتقاد نيست. يک آدم التقاط است و نان به نرخ روز خور است همه چيز برايش علی ‌السويه است. خودش باشد و خرش از پل بگذرد، ديگر بود و نبود پل هيچ است. نه ايمانی دارد، نه مسلکی، نه مرامی، نه اعتقادی، نه به خدا يا به بشريت نه در بند تحول اجتماع است و نه در بند مذهب و لامذهبی و حتی لامذهب هم نيست. هرهری است. گاهی به مسجد هم ميرود. همان طور که به کلوپ ميرود يا به سينما. اما همه جا فقط تماشاچی است...

آدم غرب زده شخصيت ندارد. چيزی است بي اصالت. خودش و خانه اش و حرف هايش، بوي هيچ چيز را نمي دهد. بيشتر نماينده همه چيز و همه کس است او هيچ جایی است. نه اين که همه جایی باشد. ملغمه ای است از انفراد بی شخصيت و شخصيت خالی از خصيص. چون تامين ندارد تقيه ميکند و درعين حال که خوش تعارف است و خوش برخورد است،به مخاطب خود اطمينان ندارد.... آدم غرب زده راحت طلب است. دم را غنيمت می داند و نه البته به تعبير فلاسفه، ماشينش [سگش] که مرتب بود و سر و پزش، ديگر هيچ غمی ندارد...»

به نظر می رسد یا شناخت آل احمد از غرب، شناختی بسیار سطحی و ظاهری بوده است، شناختی که در آن غرب را در خور و خواب و خشم و شهوت خلاصه می کند یا اینکه در ابداع و استفاده از چنین واژه ای دچار کج سلیقگی شده است.
سوژه تعریف شده در غربزدگی هر خصوصیتی دارد به جز تحت تاثیر فکر و فلسفه و قواعد حاکم در جوامع غرب بودن.
telegram.me/kharmagaas