در این کانال مطالبی در رابطه با فلسفه زبان نگرش ها بە مسائل زبانی زبان آموزی، تک زبانگی و چند زبانگی نشانە شناسی تحلیل گفتمان صرف و نحو و آواشناسی زباشناسی نظری و کاربردی رویکردهای زایشی، شناختی، نقشگرا .. د.میرمکری https://t.me/linguisticsacademy
اومبرتو اکو، نشانە شناس، فیلسوف و زبان شناس رمان نویس.. اومبرتواکو بیشتر به رماننویس معروف است
اومبرتو اکو، نشانە شناس، فیلسوف و زبان شناس رمان نویس
اومبرتواکو بیشتر به رماننویس معروف است. درحالی که او در وهلهٔ اول یک نشانهشناس و فلسفهدان است و در برابر بیش از ۴۰ کتاب علمی و صدها مقاله، تنها ۵ رمان نوشتهاست. وی یکی از مهمترین و پرکارترین اندیشمندان و روشنفکران دنیای معاصر بهشمار میرفت و از جمله مهمترین زبانشناسان و نشانهشناسان ساختارگرا بود. اکو از طرفداران گفتگوی میان شرق و غرب بهشمار میرفت و از هواداران افزایش ارتباطات و فهم متقابل در محیط بینالمللی بود و علاقهٔ زیادی به زبان بینالمللیاسپرانتو داشت.
اکو مدتی رئیس دانشکدهٔ انسانشناسی دانشگاه بولونیا بود. او همچنین متنهای آکادمیک فراوانی درزمینهٔ فلسفه، نشانهشناسی و نقد ادبی و کتابهایی برای کودکان نوشت. سیارک ۱۳۰۶۹ به نام اوست.
زندگی او
اومبرتو در شهر آلساندریا در استان پیدمونت به دنیا آمد. پدرش جولیو که در خانوادهای با ۱۳ فرزند بزرگ شدهبود، قبل از آنکه به جبههٔ جنگ جهانی دوم برود، حسابدار بود. در طول جنگ، اُمبرتو و مادرش جیووانا در دهکدهٔ کوچکی در کوههای پیدمونت زندگی میکردند.[۲] اکو پس از جنگ برای مطالعهٔ فلسفهٔ قرون وسطی و ادبیات وارد دانشگاه بولونیا شد. در سال ۱۹۵۴ مدرک لیسانس خود را با پایاننامهای که درمورد توماس آکویناس با عنوان مسایل زیباییشناسی در اندیشهٔ توماس قدیس نوشتهبود، دریافت کرد. در همان سال اعتقاد به خدا را کنار گذاشت و از کلیسای کاتولیک خارج شد.[۳] او در سال ۱۹۵۶ با بسط دادن تز دکترای خود اولین کتابش را با نام «مسائل اخلاقی سنت توماس»[۴] منتشر کرد.
در سال ۱۹۵۹ کتاب تکامل زیباییشناسی سدههای میانه را منتشر کرد. کتابی که در حکم تکامل رسالهٔ پیشین اوست. کتاب سوم او در این مورد، حدود سی سال بعد در سال ۱۹۸۷ با عنوان «هنر و زیبایی در زیباییشناسی سدههای میانه» است.
در سال ۱۹۶۱ وی در دانشگاههای تورینو، میلان و فلورانس و بولونیا فلسفه و نشانهشناسی تدریس کرد. اثر گشوده کتابی که با موضوع هنر مدرن در سال ۱۹۶۲ منتشر شد شهرت وی را آغاز نمود.
اکو در سپتامبر ۱۹۶۲ با رِناته رامگه، یک معلم هنر آلمانی، ازدواج کرد و از او یک پسر و یک دختر دارد. او در آپارتمانی در میلان و یک خانهٔ ویلایی در ریمینی سکونت داشت؛ در اولی کتابخانهای با ۳۰ هزار جلد کتاب و در دومی کتابخانهای ۲۰ هزار جلدی وجود دارد. اومبرتو اکو بیش از ۳۰ دکترای افتخاری از دانشگاههای مختلف دنیا دریافت کرد.
اومبرتو اکو در ۱۹ فوریه ۲۰۱۶ به علت سرطان لوزالمعده در منزلش در میلان درگذشت.[۵]
داستاننویسی
از میان پیشروان نشانهشناسی جدید و ساختارگرایی ادبی، اکو و ژولیا کریستوارماننویس نیز هستند. معروفترین اثر اکو رمان نام گل سرخ است که در سال ۱۹۸۰ آن را به چاپ رساند و در سراسر دنیا بیش از ۱۰ میلیون نسخه فروش داشتهاست. او در مورد موفقیت حیرتانگیز این کتاب میگوید:
«ناشر آمریکاییام به من گفت با اینکه عاشق کتابم شده اما انتظار ندارد که بیش از سههزار نسخه فروش کند، آن هم در کشوری مثل آمریکا که هیچکس صومعه ندیده یا زبان لاتین نخواندهاست. برای همین به من پیشپرداختی برای سههزار نسخه داد. کتابم در نهایت در آمریکا دو تا سه میلیون نسخه فروش کرد. کتابهای زیادی پیش از این دربارهٔ قرون وسطی نوشته شدهاند. من فکر میکنم موفقیت این کتاب، یک راز است. هیچکس نمیتوانست موفقیتش را پیشبینی کند.»[۶]
شش سال بعد، رمان بعدی وی، آونگ فوکو، منتشر شد، که موفقیتی نظیر رمان نخست وی داشت. این دو اثر، وی را به نویسندهای همهپسند تبدیل کرد. وی برخلاف آدورنو، هنر مردمی و هنر مدرن را واقعیتهای روزگار به حساب میآورد.
نظر اکو دربارهٔ زبان اسپرانتو
یکی از مهمترین فیلسوفان و نویسندگان معاصر که زبان فراساختهی اسپرانتو را مورد بررسی و مطالعه قرار داده و از آن پشتیبانی فراوانی کرده، و زبان به تمجید و تحسین از آن گشودهاست، استاد مسلم نشانهشناسی در دنیا، پروفسور اومبِرتو اِکو است که دارای ۴۰ دکترای افتخاری از دانشگاههای گوناگون جهان است و کتابهایش به بسیاری از زبانهای دنیا - ازجمله اسپرانتو - ترجمه شدهاست. وی در ارتباط با زبان اسپرانتو چنین گفتهاست:
@linguisticsacademy
من آشکارا این عقیده را بیان داشتهام که اسپرانتو باید نقش مهمتری را بازی کند – اسپرانتو بهخودیِ خود برای حفاظت از زبانهای ملی سودمند است. بله، باید راه موثرتر و مستحکمتری پیدا کرد. من از روی تجربهٔ شخصیام میگویم که در طول مسافرتهای زیادی که به کشورهای فراوان دارم، بهویژه در فرانسه و آلمان شِکوه و شکایتهایی را برضدِ زبان انگلیسی میشنوم، مبنی بر این که نقش این زبان دیگر از حد یک زبان واسطه و پل، گام جلوتر گذاشته و تبدیل