در این کانال مطالبی در رابطه با فلسفه زبان نگرش ها بە مسائل زبانی زبان آموزی، تک زبانگی و چند زبانگی نشانە شناسی تحلیل گفتمان صرف و نحو و آواشناسی زباشناسی نظری و کاربردی رویکردهای زایشی، شناختی، نقشگرا .. د.میرمکری https://t.me/linguisticsacademy
نوشته بازمیگردیم
نوشته بازميگرديم. در چنين شرايطي که ذکرش رفت، وضع واژگان يا اصطلاحاتي همانند اسلکتيويسم و کليکتيويسم يا مبارزه از زير پتو و مبارزه از طريق کليک کردن به عنوان اَشکال نوين مبارزه، تنها در شرايطي ميتواند معنادار باشد که مابهازايي واقعي در سطح جهان خارج وجود پيدا کند. به بيان ديگر، شبکههاي اجتماعي به جز در معدود مواردي که از طريق ظرفيت سازماندهي مجازي خود ميتوانند به مبارزات اجتماعي-سياسي واقعي کمک نمايند، در عمدهي موارد تابع، بازنماگر و دنبالهي مبارزات اجتماعي انضمامي هستند نه عکس آن. به اين ترتيب، زماني که جرياني اجتماعي در جهان خارج شکل نگرفته باشد، مبارزهي مجازي با هر عنواني که باشد چيزي غير از دست انداختن کنشهاي مبارزاتي حقيقي و لطمه زدن به وجههي مبارزان عليه وضع موجود، در تمامي آشکال آن، نيست. اين روزها که کاربران ايراني هم رفتهرفته دارند به سمت اين قبيل فعاليتهاي مجازي با عناويني خاص حرکت ميکنند (مثلاً مورد «مبارزه از زير پتو» براي آزادسازي پنج سرباز ايراني ربوده شده توسط گروهي نظامي)، اهميت نقد پايه و اساس اين تفکرات بيش از پيش آشکار ميشود.
در تحليل نهايي، «شبکه» و متعلقاتش، از آنرو که بر پايهي سه فرض غيرجبري بودن، بهصرفگي و جهانيشدگي استوار شده، تکوين يافته و اعتبار پيدا کرده است، اساساً کاربران خود را دچار «توهم کنش» يا کنش متوهمانه ميکند. اين توهمِ کنش ماداميکه به جنبههاي فردي زندگي کاربران مجازي مربوط است، نُمود چنداني ندارد، اما زمانيکه به امري اجتماعي پيوند ميخورد يا قرار است که فعاليتي مرتبط با آن باشد، در همان ابتدا جديت خود را از دست ميدهد و از کاربران، دُنکيشوتهايي پسامدرن ميسازد که اينبار سوار بر آيپدها و گوشيها و لپتاپهاي خود و مجهز به انواع امکانات ارتباطي، با ژستي صدچندان غيرواقعي و بيهوده، به جنگ آسيابهاي امروزي يا همان وقايعي ميروند که اگر فارغ از جهان مجازي جويايشان شوي، پي ميبري که آگاهانه از آن دوري ميجويند زيرا پيگيري همان وقايع در جهان واقع نه «ميصرفد» و نه منفعتي مشخص برايشان دارد (نبايد از خاطر برد که در جهان مجازي، بهويژه در شبکههاي اجتماعي، به رسميت شناخته شدن از طريق لايک خوردن و ارجاع به مطالبي که يک کاربر به اشتراک ميگذارد، کمينهي منفعتي است که نصيب او ميشود). بدين قرار، مبارزه از زير پتو، پشت مانيتور، گوشي موبايل يا هر چيز ديگر صرفاً خواب خوشي است که کاربران مجازي «شبکه» در مورد فقدان کنشگري حقيقي خود ميبينند.
https://t.me/linguisticsacademy
يادداشت:
1.ديويد هاروي، تاريخ مختصر نوليبراليسم، ترجمه محمود عبداللهزاده، نشر دات، 1391.