✳️آیا کولبران عامل ورشکستگی چایکاران‌ شمال اند؟

✳️آیا کولبران عامل ورشکستگی چایکاران‌ شمال اند؟

تیم ورستال، سرمقاله‌نویس وال‌استریت ژورنال و محمد ماشن‌چیان، سردبیر سایت بورژوا در شماره 218 تجارت‌فردا می‌نویسند:

📌در واکنش به مرگ دلخراش چند کولبر در کوه‌های پربرف کردستان، اخیراً یک روشنفکر فیسبوکی نظریه‌ای صادر کرده بود که مطابق آن کولبران کُرد با واردات چای خارجی مسئول ورشکستگی و بیکاری چایکاران شمالی هستند، و بعد نتیجه گرفته بود که از این رو کولبرانِ قاچاقچی که به تولید داخلی ضربه می‌زنند، چندان هم شایسته‌ی همدردی نیستند. خوب است که اینجا به داستان چای ایران اشاره‌ای بکنیم که داستان پر آب چشمی است، و البته هیچ دخلی هم به کولبران بی‌نوای کُرد ندارد.

📌داستان چای ایران به طور خلاصه از این قرار است که چای تولیدی در شمال ایران یکی از مرغوب‌ترین تولیدات چای دنیا بود، تا این‌که جنگِ عراق پیش آمد و با نکبت اقتصاد دولت‌زده‌ و برنامه‌ریزی‌مرکزی‌شده‌ی دهه‌ی 60 همراه شد. دولت چای را جزء اقلام اساسی اعلام کرد، و خودکفایی در آن را به عنوان سیاستی ملی در پیش گرفت. برای تأمین چای مورد نیاز برای مصرف‌کنندگان ایرانی با کمترین هزینه برای کل اقتصاد، سیاست‌گذارانِ کم‌اطلاع ایرانی سازمان چای کشور را تبدیل به خریدار انحصاری چای‌ داخلی کردند، برای حمایت از تولید داخلی تعرفه‌ی واردات چای خارجی را بالا بردند، و بعد برای کاهش فشار به بودجه‌ی دولت در اثنای جنگ و کاهش قیمت برای مصرف‌کننده، قیمت دستوری چای خریداری‌شده از چای‌کاران داخلی را پایین‌تر از قیمت تعادلی بازار تعیین کردند.

📌حدس بزنید که واکنش چای‌کاران ایرانی که تا پیش از اجرای آن سیاست‌ها مرغوب‌ترین چای را در دنیا تولید می‌کردند، به اجحاف قیمتی دولت چه بود؟ از آنجا که چای‌کاران بر اساس وزن چای تحویلی به سازمان چای کشور کسب درآمد می‌کردند، واکنش ایشان این بود که موقع برداشت محصول علاوه بر برگ چای ساقه‌ها را هم بچینند تا حجم و وزن محموله‌های چای را متورم کنند. این‌گونه مرغوب‌ترین چای دنیا تبدیل به بدترین چای دنیا شد. به یاد بیاورید که در دهه 60 تفاله‌های چای چقدر پر از ساقه‌‌های درشتی بود که در استکان‌های چای معلق می‌زد. چون مصرف‌کننده‌ی ایرانی تا آن زمان به مصرف بهترین چای دنیا عادت داشت، سازمان چای کشور قادر به فروش محصولات بی‌کفیت خود نبود. سال از پس سال، چای بی‌کیفیت در انبارهای سازمان چای کشور انباشته می‌شد، به هزینه‌های انبارداری اضافه می‌کرد، لانه‌ی موش‌ها می‌شد و نهایتاً موجودی انباشته بعد از چند سال فاسد می‌شد و از بین می‌رفت، یا این‌که هر از گاه برای تجدید حمایت از چای‌کار داخلی و کاهش عرضه‌ی چای به بازار آگاهانه و عامدانه از بین برده می‌شد! از زمانی که این شاهکار سیاست‌گذاری رقم خورد، قاچاق چای خارجی نیز آغاز شد.

📌همه‌ی بدبختی‌های صنعت چای ایران بر گردن سیاست‌گذاران کم‌اطلاعی است که برای حمایت از تولید داخلی بوروکراسی ناسیونالیستی-سوسیالیستی سازمان چای کشور را علم کردند و مرکانتیلیسیم را محور سیاست اقتصادی قرار دادند. اگر می‌خواهیم ایران دوباره تولیدکننده‌ی مرغوب‌ترین چای جهان باشد، راهش این است که سازمان چای کشور را منحل کنیم؛ سازمانی که ادامه حیاتش بعد از بیش از ربع قرن از سقوط کمونیسم مایه‌ی شرم ملی است. کاری که کولبران امروز می‌کنند پاسخ به تقاضای مشروع مصرف‌کنندگانی است که خواهان چای مرغوب هستند. کولبران بی‌نوای کرد هیچ نقشی در برپایی و تداوم سیاست مخرب حمایت‌گرایی که صنعت چای کشور را به خاک سیاه نشانده ندارند. اگر در تحلیل‌تان کمی منطق اقتصادی وارد کنید خشم‌تان از بدبختی چایکاران شمالی را به‌اشتباه بر سر کولبران فریاد نخواهید زد.

متن کامل را در لینک تجارت‌فردا بخوانید:

https://goo.gl/kmroGU


لینک عضویت در کانال اقتصاد در گذر زمان 👇 👇 👇
@m_ali_mokhtari