امیر احمدی آریان: ادبیات جهان همواره محرک ادبیات ما بوده است

امیر احمدی آریان: ادبیات جهان همواره محرک ادبیات ما بوده است

فروشگاه نشرهنوز پانزدهمین برنامه «سه شنبه های هنوز» را در تاریخ 19 آبان ماه با حضور پیمان خاکسار و امیراحمدی آریان با موضوع ضرورت ترجمه ادبیات معاصر جهان برگزار کرد. دراین نشست خاکسار و احمدی آریان پیرامون چرایی ضرورت ترجمه متون معاصر ادبی سخن گفتند و دربخش پایانی نشست نیز به پرسش های حاضران پاسخ گفتند.
به گزارش روابط عمومی کتاب فروشی نشرهنوز، امیر احمدی آریان در ابتدای این نشست با بیان این مطلب که ما همیشه از کشورهای مصرف کننده ادبیات جهان بوده ایم و ادبیات جهان همواره یکی از نیروهای محرکه ادبیات ما بوده است، گفت: اگر واقع بین باشیم ازاین منظر ضرورت ترجمه متون ادبی معاصر وجود دارد.
او با بیان این مطلب که از قرن 20 و 30 میلادی تاکنون حداقل با 60 رمان تثبیت شده در ادبیات جهان روبرو هستیم گفت: همه اهل نظر براین نظر اصرار دارند که این آثار از شاهکارهای ادبیات جهان به شمار می روند، درچنین شرایطی برخی از اهل نظر معتقدند که یک مترجم با امکانات و فرصت محدودی که دارد باید تمرکز خود را بر روی ترجمه این آثار بگذارد و نباید به سراغ ترجمه آثاری برود که محک زمان نخورده اند.
آریان افزود: در چنین شرایطی معتقدم که به دو دلیل عمده ضرورت ترجمه این آثار وجود دارد. دردنیای کنونی با توجه به توان صنعت نشر، مترجمان و پایین آمدن سرانه مطالعه در کشور، هر فردی بنا به علاقه و نیاز خود برای مطالعه دست به گزینش می زند و در چنین موقعیتی اگر فردی یک ساعت وقت برای مطالعه گذاشت و در این مدت ثانیه به ثانیه تلفن همراه و صفحه فیس بوکش را چک نکرد، واقعا شاهکار کرده است. تا همین 20 سال پیش دریک روز بارانی ، یکی از بزرگترین لذت ها دراز کشیدن بر روی مبل و کتاب خواندن بود، اما امروز با رشد ثانیه ای تکنولوژی، سایر رسانه ها جای کتاب را گرفته اند.
این مترجم ادامه داد: درچنین شرایطی هر اهل کتابی برای مطالعه همواره با خودش درجنگ است و برای انتخاب کتاب با توجه به زمان محدودی که دارد با وسواس اقدام به انتخاب می کند. با توجه به ضعیف بودن امکانات نشر و کم بودن تعداد مترجمان، ما همواره با این موضوع روبرو هستیم که به تعداد کتاب هایی که به حوزه ادبیات معاصر اضافه می شوند، هر روز افزوده می شود و ما توان این را نداریم که این آثار را ترجمه کنیم.
آریان گفت: به نظر من وقتی اثری با فاصله زمانی بسیار کم از انتشار متن اصلی ترجمه می شود، کمک می کند که قوه نقد مخاطبان ایرانی افزایش پیدا کند و به حلقه مخاطبان اصلی آن اثر بپیوندد. وقتی ما کتاب کلاسیک را برای مطالعه انتخاب می کنیم، با مجموعه ای از نقدها و گفته ها درباره این کتاب مواجه می شویم که همه این عوامل دست به دست هم می دهند که نتوانیم بدون توجه به این داوری ها با این اثر روبرو شویم و نتوانیم تحلیل فردی درستی ارائه بدهیم، اما وقتی مخاطبی متن ادبی که از انتشار آن زمان کمی گذشته را دست می گیرد با چنین مشکلی روبرو نمی شود و عوامل و نقدهای بیرونی تاثیری بر خوانش او نمی گذارد.
مترجم کتاب اوهام افزود: امروزه ترجمه متون کلاسیک برای مترجمان با ریسک بالایی همراه است و یک مترجم باید سه الی پنج سال از وقت خود را بگذارد تا یک رمان قطور کلاسیک را ترجمه کند و پس از آن مشکلاتش تازه شروع می شود. آیا ناشری برای انتشار این اثراز خود رغبت نشان می دهد و آیا در بازار با اقبال مخاطبان روبرو می شود. برای این که یک مترجم یک اثر را برای ترجمه انتخاب کند باید به فاکتورهای متعددی توجه کند. اگر مترجمی صرفا به این توجه کند که یک رمان قطور کلاسیک را ترجمه کند با گذشت زمان در وضعیت اسفناک مالی قرار می گیرد، امروزه دیگر رمان های قطور کلاسیک با اقبال مخاطبان روبرو نمی شوند.
آریان افزود: زمانی که ما یک رمان قرن 19 را برای مطالعه انتخاب می کنیم در مواجهه با لحظه به لحظه رویدادهای این رمان باید تلاش کنیم که فضایی که با ما فاصله زمانی دارد را برای خودمان بازسازی کنیم، همین موضوع موجب می شود که من احساس نزدیکی کمتری با اتفاقات و رویدادهای آن کتاب و مخاطبانی که در زمان انتشار کتاب آن را خوانده اند بکنم، اما وقتی من رمانی که مثلا سال 2014 در غرب منتشر شده است را می خوانم، بی شک با اتفاقات واقع در رمان احساس همزاد پنداری بیشتری می کنم. چون در مواجه با اتفاقات رمان های کلاسیک مثلا شکست ناپلئون از روسیه باید خودم را یک پله به عقب پرتاب کنم و در کنار مطالعه رمان بخشی از وقتم را صرف اتفاقات تاریخی آن دوره کنم تا بتوانم حوادث رمان را درک کنم، همین موضوع از اوج لذتی که از مطالعه یک متن باید به من دست بدهد می کاهد.
در ادامه پیمان خاکسار گفت:عنوان این نشست پیشنهاد من بود؛ چون بارها با این پرسش روبرو شده ام که آیا ضرورت ترجمه آثاری که محک زمان نخورده است، وجود دارد یا خیر؟ از دیدگاه من بله. اگر چنین ضرورتی را ن