📚 داستاننویسان و دوستداران داستان 📢ماتیکانداستان را به شیفتگان فرهنگِ ایرانزمین معرفی کنید 📢📢محتوای مطالب، نظر نویسندگان آن است و ممکن است با دیدگاه گردانندگان ماتیکانداستان همسو نباشد. ارتباط با مدیر کانال @vahidhosseiniirani
سات و افکار شخصیت، به پیشبرد داستان کمک میشود
سات و افکار شخصیت، به پیشبرد داستان کمک میشود. البته خصوصیت روانی راوی نیز برای خواننده آشکار میشود. در حدیث نفس، شخصیت با صدای بلند حرف میزند، درحالیکه در تکگویی درونی، گفتهها در ذهن او میگذرند. حدیث نفس تنها بهعنوان بخشی از اثر بهکار میرود و خود نمیتواند اثر مستقلی باشد. بخشی از "خشم و هیاهو" به این شکل نوشته شده است.
- تکگویی نمایشی: در این جا، شخصیت برای خود مخاطب و برای حرف زدنش دلیلی دارد. او با صدای بلند حرف میزند و خواننده یا شنونده پی به موقعیت او میبرد. نمونه آن را در داستان "سقوط" اثر آلبر کامو میمیانیم.
@roman_khonha
تکگویی درونی (Interior Monologue):گفت و گویی است که در ذهن شخصیت جریان دارد. اساس آن، «تداعی معانی» است و بهکمک آن، بهطور غیرمستقیم جریان افکار، احساسات، و واکنشهای شخصیت نسبت به محیط پیرامون و دیگران، و نیز مسیر اندیشههای او را نشان میدهد. اگر «صحبتکننده» به محیط واکنش نشان دهد، تکگویی او داستانی را تعریف می کند که در همان هنگام در اطراف او میگذرد، اگر افکارش بر محور خاطرههایی میگذرد، تکگویی او برخی از رویدادهای گذشته را که با زبان حال تداعی میشود، مرور می کند. اگر تکگویی او اساسن واکنشی است، مسیر اندیشه ی صحبت کننده، نه زمان حال را گزارش می کند نه یادآور زمان گذشته ی داستان است.
تکگویی درونی میتواند همه ی احساسات، افکار و تداعیهای ذهن شخصیت را در خود بازتاب دهد، ممکن هم هست که فقط افکار منطقی و ساختمند او را شامل شود.
در این تکنیک از "تداعی آزاد" (= همخوانی آزاد Free Association) استفاده میشود که عمومن در روانشناسی بهکار میرود، ولی به نقد و نظریه ی ادبی هم راه یافته است. واژه یا اندیشهای، برانگیزنده یا محرک یک سلسله واژهها یا اندیشههای دیگر است که ممکن است پیوند منطقی با هم داشته یا نداشته باشند. برخی نوشتهها «شبیه» تداعی آزاد است. در تداعی آزاد، افکار و تصورات به همان ترتیبی که به ذهن میآیند و بدون فرامینی که مانع ترادف تداعیها شود، موجودیت مییابند. ولی در "تداعی کنترلشده" Controlled) (Association فقط تمایلات خاص ذهن را پوشش میدهند.
@roman_khonha
در تکنیک جریان سیال ذهن از تداعی (فراخوانی = مجاورت = Association) نیز استفاده میشود. تداعی ایجاد رابطه میان آن گروه از تصورات ذهنی فرد است که در یک زمان اتفاق میافتد. این تصورات ممکن است از لحاظ ماهیت یکسان تا حتا متضاد باشند. به عبارت ساده، تداعی در واقع پیوند مشترک میان موضوع و یادها را نشان میدهد. بهقول ساموئل تیلر کولریج: «یادها از لحاظ مجتمع بودنشان قدرت تداعی یکدیگر را پیدا میکنند. بهعبارت دیگر هر بازنمایی جزئی موجب بازنمایی کلی میشود که خود بخشی از آن بوده است.» هرگونه ادراک حسی با یاد کردن چیزی در گذشته همراه یا متداعی می شود.
پس از "جریان سیال ذهن" تکنیک های دیگری که در ادبیات پسا مدرن وجود دارد به طور خلاصه عبارتند از:
@roman_khonha
۱) تکنیک حذف: برای حضور ذهن خواننده در معادله ی تولید و واسازی متن.
۲) تکنیک کلی بافی: با گفتن پاره ای از کلیات ذهن خواننده برای دریافت جزییات ولیده و تحریک می شود. در این تکنیک نویسنده به شیوه ای عمل خواهد کرد که خواننده فکر می کند عمدن ریز رمزهایی از او پنهان شده است.
۳) تکنیک زمان بندی: تاخیر در پخش پیام ارایه شده به خواننده. خواننده پس از یک تعلیق حساب شده پیام را در ذهن خود واگشایی می کند.
۴) تکنیک قطره چکانی: اطلاعات در داستان اندک اندک داده می شوند. به منظور ساخت توصیفی و بافت نمایی متن و نیز به منظور تحریک خواننده برای پی جویی ان.
۵) تکنیک تبخیر: پیام دو پهلو یا چند پهلویی چون شایعه در متن پخش می شود تا مخاطب در تحلیل درست متن تحریک شود و در پایان مفهوم فرعی تبخیر شود.
٦) تکنیک باز شکنی: ساختن دروغ و ایجاد مقدمات ادراک آن توسط خواننده تا او از طریق مقاومت در برابر آن، مفهوم اصلی را بپذیرد.
٧) تکنیک دروغ بزرگ: استفاده از بزرگ ترین دروغ ها برای باور پذیر کردن دروغ های دیگر. (بزرگ نمایی حقایق همچون یک دروغ) تا ذهن خواننده حساسیتش را در برابر دروغ های بعدی از دست بدهد.
@roman_khonha