داستان غیبت با رخدادی در خانواده و نبود و فقدان مادر شروع می‌شود

داستان غیبت با رخدادی در خانواده و نبود و فقدان مادر شروع می شود.داستانی که تمام اهالی خانه فکر می کنند مادر خانه را ترک کرده است. سوژه داستان، سوژه ی بسیار خوبیست تا آنجایی که شوهر دلواپس است و بچه ها را سوال پیچ می کند.و سعی دارد علت یابی کند و به نتیجه ای برسد.به نظر من مشکل اصلی در داستان بر می گرد به نقطه ی اوج وگره گشایی که سطحی صورت گرفته است. معمولا زن خانواده اولین باری نبوده که این کار ها را انجام می داده و آخرین باری هم نبوده .و چه بسا افراد خانواده قبلا بایستی پیش ذهنیتی از مادر خود در بستن چمدان هایی که حاوی لباس های به درد نخورده و نپوشیده و اهدا آنان بوده ،داشته باشند.داستان بیشتر از این ها ظرفیت پرداخت و ادامه را دارد و کشش داستان بلند را دارد.و صد در صد این طرح و سوژه مستلزم شخصیت پردازی های پدر و مادر می باشد و فرزندانی که در دنیای مجازی غرق شده اند و بود و نبودن مادر و حتی پدر برایشان چندان مهم نیست. ممنون آقای عماد آبادی.