نگاهی به رمان «وقایع غریب غیب‌ شدن سعیدابونحس خوشبدبین‌». 📢من هم همان دیگرانم

نگاهی به رمان «وقایع غریب غیب‌ شدن سعیدابونحس خوشبدبین‌»
📢من هم همان دیگرانم
@matikandastan

✒«وقایع غریب غیب‌ شدن سعیدابونحس خوشبدبین‌». اسم عجیبی نیست؟ آن هم برای کتابی که امیل حبیبی، نویسنده مشهور فلسطینی نوشته است؟
امیل حبیبی در این کتاب، به سراغ روایت 20 سال از زندگی فلسطینی‌هایی رفته که پس از مهاجرت‌های دسته‌جمعی هموطنانشان درپی جنگ‌های 1948 و 1967 در تابعیت دولت اسرائیل ماندند. همین جمله کوتاه می‌تواند پیش‌فرضی به ذهن ما بدهد که لابد با روایتی دردناک و پر از اشک و آه روبه‌رو هستیم اما اشتباه می‌کنیم، چون امیل حبیبی برخلاف تصور با نگاهی طنزآلود به سراغ این ماجرا رفته است.
شخصیت اصلی رمان، سعید خوشبدبین بداقبال، قهرمانی کمیک یا درواقع ابله است که اسرار زندگی‌اش در اسرائیل را به گمانم در قالب نامه‌ای به دوستی بازگو می‌کند. سعید ماجرایش را پس از آنکه همراه موجودی فرازمینی جایی در فضا، در امن‌و‌امان، مخفی شده تعریف می‌کند. این موجود فرازمینی سعید را که نوک تیرکی نشسته بوده و نه راه پس داشته و نه پیش نجات می‌دهد. حالا سعید در امنیت سکونتگاه جدیدش برای اولین‌بار می‌تواند آزادانه حرف بزند و قصه‌اش را تعریف کند. قصه‌ای جان‌گداز از شکست و طغیان، مرگ و نوزایی، دهشت و دلیری، تجاوز و مقاومت و... .
امیل حبیبی از بنیان‌گذاران حزب کمونیست اسرائیل و از روزنامه‌نگاران پیشرو عرب بود که سه بار در فهرست کمونیست‌ها به عضویت کنست، پارلمان اسرائیل انتخاب شد. او همچنین سردبیر دوهفته‌نامه الاتحاد، نشریه ادواری اعراب اسرائیل بود و سرمقاله‌های اجتماعی و سیاسی بسیاری در آن نوشت اما در سطح جهان عرب، حبیبی به‌عنوان داستان‌نویس شناخته شده است. مجموعه‌داستان‌هایی درباره زندگی در اسرائیل پس از جنگ 1967 با عنوان «ششگانه‌ آن شش روز» یکی از آثار این نویسنده است که با استقبال بسیاری روبه‌رو شد. بااین‌حال رمان «خوشبدبین» بیش از باقی آثارش با استقبال مواجه شد. رمان در سه سال به چاپ سوم رسید و نقدهای بسیاری بر آن نوشته شد.
این کتاب علاوه‌بر اینکه روایتی واقعی و دقیق از زندگی اعراب در اسرائیل است، از نظر ادبی نیز بسیار اصیل و نو بود، به‌ویژه آنکه پرداختن به این موضوع با نگاه طنز و نوشتن رمانی در ژانر طنز اتفاقی تازه در تاریخ ادبیات عرب به شمار می‌رود.
در بخشی از این کتاب می‌خوانیم: «حضرت آقا! چند بار اسم مرا در روزنامه‌های پرتیراژ دیده‌ای؟ تا حالا گزارش بازداشت صدها نفر را به دست پلیس حیفا در روز انفجار میدان تره‌بار در میدان حناطیر ـ پاریس فعلی ـ نخوانده‌ای؟ هر عربی که در پایین شهر حیفا ول می‌گشت دستگیر شد، چه سواره چه پیاده. روزنامه‌ها اسم آدم‌های محترمی را که اشتباهی دستگیر شده بودند چاپ کردند و یادشان نرفت بگویند دیگرانی هم بودند که دستگیر شدند. من هم همان دیگرانم دیگر... .»
این کتاب را احسان موسوی‌خلخالی ترجمه کرده و #نشرنون آن را راهی بازار نشر کرده است. کتاب در 227 صفحه و قیمت 15 هزار تومان منتشر شده است. @noonbook1 (منبع: روزنامه وقایع‌اتفاقیه)

@matikandastan