همه ما (نویسنده‌ها) هرگز موفق نمی‌شویم به آن کمالی که در رویاها دنباش هستیم دست یابیم

همه ما (نویسنده‌ها) هرگز موفق نمی شویم به آن کمالی که در رویاها دنباش هستیم دست یابیم. خود من همه نویسندگان را برپایه شکست پرشکوهشان در رسیدن به ناممکن‌ها، ‌ارزیابی می‌کنم. مثلا به نظرم می‌رسد که اگر می‌توانستم آثارم را از نو بنویسم، مطمئنا بهتر از آنچه هست، می‌نوشتم؛ که این نشان سلامتی مزاج هنرمند است. برای همین هم به کارش ادامه می‌دهد و باز می‌نویسد، چرا که معتقد است این بار حتما به آن کمال دست خواهد یافت و موفق خواهد شد. البته معلوم است که نمی‌شود و اتفاقا همین هم ثابت می‌کند کند که مزاجش سالم است اما وقتی توانست، یعنی وقتی احساس کرد که اثرش دقیقا مطابق با خیالات و رویاهایش هست، دیگر کاری ندارد بکند جز این که گلوی خودش را ببرد یا از آن طرف قله کمال خودش را پرت کند توی دره خودکشی. نوشتن در پی و پاینبد محیط خاصی هم نیست. مهم نیست که نویسنده در کدام محیط است. به نظر من محیط مناسب برای نویسنده، محیطی است که در آن بتواند کار کند. بنابراین نویسنده به محیطی احتیاج دارد که آرامش، تنهایی و خوشی او را منتها نه به قیمت گزاف و تجمل، تامین کند. تجربه خود من نشان می‌دهد که ابزار مورد احتیاج حرفه من،‌ فقط کاغذ و توتون و کمی ‌نوشیدنی بوده. اگر کسی نویسنده درجه یک باشد، ‌هیچ چیز به کار نویسندگیش لطمه نمی‌زند چرا که بی توجه به همه چیز کار خودش را می کند. ولی اگر نویسنده ممتازی نباشد، هیچ چیز نمی‌تواند زیاد بهش کمک کند. در ضمن اگر نویسنده چیزه دستی نباشد، هیچ مشکلی ندارد؛ چون قبلا روحش را در مقابل خوشگذرانی کنار استخرها فروخته است. ویلیام فاکنر

منبع: از روی دست رمان نویس/ مصاحبه با فورستر، ،‌ سیمنون، ‌همینگوی، هاکسلی/ برگردانِ پارسیِ محسن سلیمانی.

https://telegram.me/matikandastan
کانال انجمن ماتیکان داستان
داستان نویسان

@vahidhosseiniirani مدیر کانال