📚 داستاننویسان و دوستداران داستان 📢ماتیکانداستان را به شیفتگان فرهنگِ ایرانزمین معرفی کنید 📢📢محتوای مطالب، نظر نویسندگان آن است و ممکن است با دیدگاه گردانندگان ماتیکانداستان همسو نباشد. ارتباط با مدیر کانال @vahidhosseiniirani
📢وقتی کیهان شهیدآوینی را به بیدینی متهم کرد …
📢وقتی کیهان شهیدآوینی را به بیدینی متهم کرد...
@matikandastan
محمد جواد اکبرین: امروز ۲۴سال میگذرد از شهادت سید مرتضی آوینی که به گمانم بینیاز از معرفیست و این یاد، بهانهی روایتی دیگر است در آستانهی ۲۰سالگیِ دوم خرداد:
آغاز دههی هفتاد که سید محمد خاتمی هنوز وزیر فرهنگ و ارشاد بود ترویجِ گفتمان تهاجم فرهنگی در سخنرانیهای رهبری هم آغاز شد. حزبالله تهران در لبیک به هشدار رهبری، به برخی کتابفروشیها حمله میکردند چون کتابهایی میفروختند که از نظر آنها مصداق تهاجم فرهنگی بود و رهبری هیچ واکنشی نشان نمیداد. خاتمی در اعتراض به این روند کنارهگیری کرد و در استعفانامهی خود نوشت که «سکوت بزرگان، سبب تجرّی بیشتر کجاندیشان و بدخواهان شده/مطمئن باشیم که در این صورت شاهد آغاز روند خطرناکی هستیم که امواج آن بسیاری از اصول و پایههای دیگر را نیز خواهد لرزاند». (۳خردادماه۷۱) او بارها پیش از استعفا دراینباره سخن گفته بود و حتی یک بهار پیش از استعفا به دانشگاه تهران رفته بود و آنچه باید را گفته بود. سید مرتضی آوینی (سردبیرِ وقت ماهنامه سوره) نقدی بر آن سخنان نوشت. او منتقدِ نگاه فرهنگیِ خاتمی بود اما منتقدی که به شدت با مدل فاشیستیِ فرهنگ نیز مرزبندی داشت و برای همین هم روزنامهی کیهان، آوینی را به بیدینی متهم کرده بود! بهار ۷۶ مدتها از شهادت او گذشته بود (در انفجار مینهای فکّه، هنگام ساختِ مستند روایت فتح) و حالا بهترین وقت بود تا مقالهی انتقادیاش درباره خاتمی، خرجِ انتخابات شود اما یک مشکل وجود داشت! بخشهایی از مقالهی آوینی به درد پروژه نمیخورد؛ جاهایی شبیهِ اینها: «آنچه که تحسین ما را برانگیخت صراحت لهجه و صداقتی بود که در گفتار آقای خاتمی وجود داشت/در روزگارِ مصلحتاندیشی و ریا، این صراحت بسیار پُربهاست /مقدماتی که او برای سخنان خویش چیده نیز بسیار داهیانه و تحسینبرانگیز است/این احتمال نیز وجود دارد که مراد وزیر محترم ارشاد همان مطلبی نبوده که بنده از سخنان ایشان ادراک کردهام...»/سوره. دوره سوم/شماره۳.
چارهاش را یافتند. بخشهای مزاحمِ پروژه را از مقاله حذف کردند و مقاله را با نام و عکس آوینی در تیراژ چند میلیون در چاپخانهی کیهان و در قالب «ویژهنامه انتخاباتی» منتشر کردند.
بعدها دخترش "کوثر آوینی" دربارهی آنچه با پدرش کردند نوشت: «آنها كه جرأتِ مردانه زندگی كردن را ندارند، تصورات خودشان را به نام او مینويسند و بسط میدهند. وجوهی از زندگی و تفكرات او را كه به اعتقادات خودشان شباهت دارد، جدا كردهاند و يك "شهيد آوينیِ" مطلوب و شبيه به خودشان ساختهاند تا بتوانند با خيال آسوده به زندگیشان ادامه دهند چرا كه به حكم غريزه فهميدهاند در جستوجوی حقيقت بودن، مانع از خواب خوش و زندگی آسان است. بزدلانه روبهرو شدن با مردی كه خانهی خود را در دامنهی آتشفشان بنا كرده بود، اگرچه اتفاقیست از جنس اين روزگار، عملی است بس ناجوانمردانه و حقير».
@matikandastan