به خاطراتم خوش آمدی

به خاطراتم خوش آمدی
درباره‌ی کتاب «محمدعلی سپانلو» از مجموعه تاریخ شفاهی ادبیات معاصر ایران.

سپانلو اگرچه بيشتر شاعر است اما داستان خودش را مي‌گويد و اين «عشق به داستان شنيدن» در طول 75 سال زندگي‌اش به عشق به داستان گفتن (آن هم داستاني كه تكراري نيست) منجر مي‌شود؛ «در اين ساعت صبح كه به خاطر تماشاي مسابقه فوتبال قهرماني باشگاه‌هاي اروپا بيدار مانده‌ام، رفقايي كه مي‌شناسم چه مي‌كنند؟ مثلا جواد مجابي زودتر خوابيده تا برنامه بهداشتي‌اش را رعايت كرده باشد و اول صبح به كار خوردن صبحانه و نوشتن شعر يا داستان قبل از ناهار بپردازد. محمود دولت‌آبادي در خانه كردان بيدار است و دارد با تامل و خط نيمه‌خوش يكي از رمان‌هاي بلندش را ادامه مي‌دهد (همچنان كه در پاريس آلن لانس به يك دست قلم و به دست ديگر نوه بدخوابش را آرام تكان مي‌دهد). احمدرضا هم حتما خيلي زود خوابيده، اما خواب تخطئه‌كنندگان قديمش را مي‌بيند كه حالا دارد خودش آنها را مسخره مي‌كند. سيمين بهبهاني هم در هشتاد سالگي و غم عشق خواب راحتي ندارد. جوان‌ترها توي مهماني‌ها هستند، بعضي عاشقان با جفتي‌ها زير باران اتومبيل مي‌رانند. اما گلشيري و شاملو و آتشي چيزي نمي‌نويسند، فقط خوانده مي‌شوند...»
http://2shanbe.ir/ExternalPages/?id=35958

🖋«دوشنبه»
گزیده‌ی جستارها و رویدادهای ادبی در جهان مجازی
👈 @doshanbe