اره نوشتن را از سر گرفتم چون پیش خودم گفتم در دنیایی که در آن باغ و کتاب وجود نداشته باشد کتاب‌های باغبانی به چه درد می‌خورد؟

اره نوشتن را از سر گرفتم چون پیش خودم گفتم در دنیایی که در آن باغ و کتاب وجود نداشته باشد کتاب های باغبانی به چه درد می خورد؟ و این فکر ذهن مرا به خود مشغول کرده بود.



وقتی چند نیروی متفاوت با هم برخورد می کنند “طوفان های کامل” به وجود می آیند. طوفان هایی که در تاریخ بشر به وجود می آیند نیز به همین گونه اند. همانطور که ‹الیستر مک لیئود› رمان نویس می گوید: “نویسندگان درباره ی چیز هایی می نوسند که نگرانش هستند”، و دنیای اریکس و کریک چیزی است که مرا در حال حاضر نگران می کند. مسأله ی اختراعات بشر در میان نیست (تمام اختراعات بشر صرفاٌ ابزارند) بلکه مسأله این است که چه کاری می توان با آنها انجام داد؛ مهم نیست که تکنولوژی تا کجا ها پیشرفت می کند، مهم این است که آن انسان اولیه در اصل و نهاد خود همان چیزی که ده ها هزار سال بوده باقی خواهد ماند؛ همان عواطف، و همان دلمشغولی ها.