مرحوم استاد ابوالحسن نجفی: «تلفن می‌کنند می‌پرسند، حالت چطور است؟

مرحوم استاد ابوالحسن نجفی: «تلفن می‌کنند می‌پرسند، حالت چطور است؟ معمولا آدم در جواب می‌گوید، خدا را شکر، خوبم. یک گرفتاری که ندارم، نمی‌دانم کدامش را بگویم. اگر بخواهم از یکی از گرفتاری‌های چندساله‌ام بگویم، که به لطف پرستار و معالجم بهترم. درباره مسائل دیگرم هم امیدوارم به لطف ایشان و مراقبت‌هایشان بهتر شوم. اما واقعیت حالِ من این است که بدون عصا نمی‌توانم راه بروم و اگر کسی نباشد نمی‌توانم مسائل روزمره‌ام را حل کنم. اما با اینکه امیدوارم حالم بهتر شود، این پرسش برای من ایجاد شده که اگر حالم بدتر شود، تکلیف من چیست؟ در پاسخ به سوالِ حالتان چطور است، به آقای بختیاری، مسئول رفاه اعضای فرهنگستان هم که حال مرا از قول مسئولان فرهنگستان می‌پرسد، همان‌طور روتین پاسخ داده‌ام. اما واقعا ترس مرا می‌گیرد که اگر حالم بدتر شد، و احیانا به بیمارستان افتادم، فرهنگستان تا چه حد، از نظر مالی یا بستری‌شدن در بیمارستان کمک خواهد کرد، که هنوز جواب درستی از فرهنگستان نشنیده‌ام. این را هم بگویم، ما عده‌ای هستیم در فرهنگستان که استثنائاً کارمند مادام‌العمر هستیم، یعنی ما هیچ‌وقت بازنشسته نمی‌شویم. که اگر بازنشسته می‌شدیم، خب تکلیف معلوم بود. یک حقوقی داشتیم و باید با همان حقوق سر می‌کردیم، می‌رفتیم بیمارستان یا موارد دیگر. اما الان که این‌چنین نیست تکلیف ما چیست؟ آیا باید فرهنگستان این‌دست هزینه‌ها را تقبل کند یا باید خودمان بپردازیم. این سوال من است.»

کانال انجمن ماتیکان داستان
https://telegram.me/matikandastan