📢مارکز: وقتی خوب می‌نویسم که همه وسایل آسایش در اختیارم باشد

📢مارکز: وقتی خوب می‌نویسم که همه وسایل آسایش در اختیارم باشد
@matikandastan

گابریل گارسیا مارکز: 🔵من هرگز به موضوعی علاقه ندارم كه نتواند در برابر چندين سال بی‌اعتنايي پايداری كند. خب حالا اگر اثری مثل «صدسال تنهايی»، پانزده سال، «پاييز پدرسالار»، هفده سال و «گزارش يك مرگ» سی سال مقاومت كرده است، پس من ديگر چاره‌ای جز نوشتنش ندارم.

🔵تجربه به من ثابت كرده وقتی يادداشت برمی‌دارم آخرش كار به اینجا می‌رسد كه دائم به آن یادداشت‌ها فکر می‌کنم و نه خود كتاب.

🔵وقتی‌ جوان بودم، معمولا يك ضرب می‌نوشتم. بعد اثر را در چند نسخه تكثير و مرور می‌كردم. حالا داستان‌هايم را هنگام نوشتن، خط به خط تصحيح می‌كنم و برای همين در پايان روز، يك صفحه كامل و تميز دارم، بی هيچ نشانی از كثيفی و خط‌خوردگی، تقريبا آماده برای چاپ.

🔵وقتی جمله‌ای را اشتباه می‌نویسم يا واژه‌ای را كه نوشته‌ام، دوست نداشته باشم يا وقتی كلمه‌ای را غلط تايپ كنم، نوعی عادت بد، ديوانگی، يا چه می‌دانم، وسواس باعث می‌شود كاغذ را از ماشين بيرون آورم و با يكی ديگر ادامه دهم. شايد باور نكنی برای نوشتن يك داستان دوازده صفحه‌ای ممكن است پانصد صفحه كاغذ مصرف كنم. اين یعنی من هيچ وقت نتوانسته‌ام بر اين باور احمقانه غلبه كنم كه نبايد غلط تايپی را با خطاهای نويسندگی يكی بدانم.

🔵من واقعا معتقدم نويسنده وقتي خوب می‌نويسد كه همه وسايل آسايش در اختيارش باشد. من اصلا با اين افسانه رمانتيك ميانه‌ای ندارم كه نويسنده بايد گرسنه و دارای روزگار دوزخی باشد تا بتواند اثری را خلق كند. من اگر غذای خوبی خورده باشم و ماشين تحرير برقی در اختيارم باشد، بهتر می‌نويسم. (منبع: داستان همشهری، مرداد ٩۰)
@matikandastan