یک مهمانی یک رقص.. آیزاک باشویس سینگر. مژده دقیقی

یک مهمانی یک رقص

آیزاک باشویس سینگر
مژده دقیقی

انتشارات نیلوفر
کتاب مجموعه ای از داستان های کوتاه هست که عشق پیری را قبلا معرفی کردم و سایر داستان ها هم به شرح زیر هستند :
دوست کافکا : مرد درون کافه که دوست کافکا بوده و خیلی افراد مشهور دیگر دارد داستانش را تعریف می کند .
یک روز در جزیره ی کانی : مرد پناهنده ای است که نه مجوز دارد نه پول اما عاشق یک زن است .
شوخی : مرد با نویسنده بزرگی وارد یک مکاتبه عشقی دروغین می شود .
یک مهمانی یک رقص : سه خواهر مجردند و خواهر سوم وقتی قرار است عروس شود آرزو مهمانی و رقص دارد .
پدر بزرگ و نوه : نوه که به نوعی کمونیست است نزد پدر بزرگ یهودی اش آمده .
وانویلد کاوا : منتقدی که مطالب زیادی ندارد و ازدواجش سبب تعجب شده .
خائن به قوم یهود : موضوع جنجالی ازدواج مرد با 4 زن به طور هم زمان است .
کافه تریا : مرد با زن در کافه تریا آشنا شده و زن می گوید روزی هیتلر را در آمریکا دیده !
گوساله ی بی تاب : مرد قرار است در مزرعه اتاقی اجاره کند . مزرعه ای که زن و دختر از زندگی در آنجا ناراضی اند .
گیمپل ابله : مردی که زود بارو است و مردم او را دست می اندازند و نهایتا مجبور به ازدواج با یک فاحشه می شود .
نسبتا خوب بود . موضوعات جالبی را در نظر گرفته روند داستان خوبه و زیبا هم تموم می شه حس عمیقی را ایجاد می کنه اما فضای یهودی توی داستان ها خیلی بالاست و این منو شدید اذیت می کرد . اسم های یهودی ، آداب و رسومشون ، اصطلاحاتشون و .... یک جوری فضای سنگین و غریبی ایجاد می کرد که زیاد به دل من نمی نشست .
آقای باشویس سینگر برنده جایزه نوبل ادبیات در سال 1978 هستند ( بد زدم تو کار نوبلی ها J) و در ضمن گیاه خوار بودند که این موضوع توی برخی قسمت های داستاناشون هم نمود پیدا می کنه .