📢هر رمان حاوی خبری است

📢هر رمان حاوی خبری است
@matikandastan

اصغر نوری: دیدگاهی در مورد ترجمه وجود دارد که براساس آن کار مترجم بازساخت فرم اثر در زبان دیگر است. جدا از این فرم، هیچ‌چیز دیگری وجود ندارد؛ حتی محتوا را هم فرم می‌سازد و قبل از آن محتوایی وجود ندارد. آن‌چه پیش از ساختن فرم وجود دارد اندیشه یا مضمون است که من اسمش را «خبر» می‌گذارم. هر رمانی در مجموع و هر جمله‌ای به‌طور خاص حاوی خبری است که معنای اثر را می‌سازد، اما هیچ نویسنده‌ای با نوشتن رمان قصدش رساندن خبر به مخاطب نیست، گرچه هیچ رمانی نیست که خبری در خود نداشته باشد. نویسنده می‌داند که این فرم است که بر مخاطب تأثیر می‌گذارد و باعث ارتباط مخاطب با اثر می‌شود، نه خبر، چراکه تقریباً هیچ خبری نیست که پیش از خواندن آثار به مخاطب نرسیده باشد و برای او تازگی داشته باشد. از این رو، داستایفسکی «جنایت و مکافات» را برای این ننوشته که بگوید ما را از عواقب اعمال‌مان گریزی نیست یا شکسپیر «مکبث» را برای این ننوشته که بگوید عاقبت طمع و خیانت ویرانی است؛ گرچه این مضامین و معناها هم به مخاطب منتقل می‌شوند. نویسنده، با ساختن فرم اثرش که با ساختن هر جمله و انتخاب درست هر کلمه و نشانۀ زبانی حاصل می‌شود، دنیایی از کلمه و تصویر می‌سازد که قرار است بر احساس مخاطب تأثیر بگذارد. پس هر اثر ادبی، هر جمله و هر کلمه علاوه بر معنا حاوی حس ویژه‌ای است.
در ترجمۀ آثار ادبی، تا این حس‌ها منتقل نشود، اصلاً ترجمه هنوز آغاز هم نشده است. در واقع، درک معنای جمله‌ها و انتقال آن به زبان دیگر حداقل کار مترجم است، نه همۀ کار او. (منبع: مجله شهرکتاب، شماره سیزدهم)
@matikandastan