📚 داستاننویسان و دوستداران داستان 📢ماتیکانداستان را به شیفتگان فرهنگِ ایرانزمین معرفی کنید 📢📢محتوای مطالب، نظر نویسندگان آن است و ممکن است با دیدگاه گردانندگان ماتیکانداستان همسو نباشد. ارتباط با مدیر کانال @vahidhosseiniirani
📚تقلای ادبیات برای احیای هویت. این برنامه ٢۰ تیرماه در کافه کتاب سلام برگزار شد
📚تقلای ادبیات برای احیای هویت
@matikandastan
فاطمه خلخالی استاد-همزمان با انتشار چاپ چهارم رمان تاریخی «گود»، مهدی افشارنیک در نشست ادبی ماتیکان داستان حضور پیداکرد تا نظرات خوانندگان مشهدی کتابش را بشنود. این برنامه ٢۰ تیرماه در کافه کتاب سلام برگزار شد.
در این نشست، هادی تقیزاده منتقد و داستاننویس گفت: به نظر من اثری مثل گود، جزو رمانهای ماندگار است. نویسنده در اثرش، رجعتی به گذشته داشته است و تاریخ را از نگاه خودش دیده است.
او افزود: اگر امروز شاهد راهافتادن موج رماننویسی تاریخی هستیم به این دلیل است که احساس کردهایم هویتمان را داریم از دست میدهیم و در تقلا برای به دست آوردن آن هستیم. این نویسنده ابراز کرد: اینکه پس از یک گسست، دوباره به سمت تاریخنویسی رجعت کردهایم، موضوع مهم و به نظرم بازگشت خوبی است.
احمد ابوالفتحی با تایید صحبتهای تقیزاده بر تاریخی خواندن رمان گود تاکید کرد و گفت: در دهه ۶۰ و ٧۰ که اتفاقات روزمره ما تکاپوی بسیاری دارد، طبیعی است که مسئله «زمان حال» مسئله اصلی رمانها باشد و ضرورتی برای خلق رمانهای تاریخی احساس نشود. این در حالی است که الان ما به شدت مشغول مطالعه خودمان هستیم و به این نگاه میکنیم که چه بر ما گذشته است؟
این داستاننویس ابراز کرد: گویا ما در زمان حال گرفتار رکود هستیم، حال بسیار خنثایی را داریم تجربه میکنیم، به همین دلیل اتفاقی که ممکن است در این وضعیت بیفتد پرداختن به تاریخ در عرصههای نوشتن، از جمله رمان است.
وی با بیان اینکه بسیاری از منتقدان و داستاننویسان، گود را رمان تاریخی نمیدانند گفت: یکی از مسائلی که در بحث رمان تاریخی مطرح میشود این است که چه نسبتی بین واقعیت تاریخی و تخیل باید وجود داشته باشد؟ پاسخ این است که تخیل باید در اولویت قرار بگیرد. یعنی نباید رمان را به نفع تاریخ بکُشیم.
این روزنامهنگار افزود: در رمان گود، بازسازی واقعیت خیلی خوب اتفاق افتاده است و در واقع این اثر با پرداختن به جزئیات، به واقعیت تاریخی رنگ جاودانگی زده است. ما با شخصیتهای رمان زیست میکنیم و در آن برهه تاریخی همراه شخصیتها حرکت و با آنان همذاتپنداری میکنیم.
عباس پوراحمدی از کشش نداشتن رمان در آغاز داستان صحبت کرد و دراینباره گفت: مخاطب تا حدود صفحه ۱۵۰ رمان، کششی برای ادامه دادن احساس نمیکند و تازه از بعد از آن است که وقایع جذاب میشود؛ این در حالی است که داستان باید خیلی پیشتر از این خواننده را درگیر کند.
این داستاننویس تغییر مکرر زاویه دید در رمان را نیز به عنوان یکی دیگر از ضعفهای اثر بیان کرد: تغییر راوی خیلی زیاد اتفاق میافتد و این موضوع نه تنها اجازه همراهی خواننده با اثر را نمیدهد، آزاردهنده نیز میشود.
او ادامه داد: در این داستان شاهد اتفاقاتی هستیم که به صورت تصادفی روی میدهند و منطقی برای آنان وجود ندارد.
پوراحمدی بیان کرد: جای توصیفهای داستانی نیز در این اثر خالی است. ما در بعضی قسمتها فقط گفتوگوی شخصیتها را با یکدیگر میبینیم بیآنکه توصیفی در این میان ارائه شود.
فرهاد هاجری از دیگر داستاننویسان حاضر در نشست بود که از مهدی افشارنیک به خاطر نوشتن رمانی ۴۵۰ صفحهای تشکر کرد: قطعا این حجم رمان نوشتن، کاری ستودنی است و درمجموع از خواندن کار لذت بردم.
وی با بیان اینکه محور اصلی رمان گود، بحث مجاهدین خلق است افزود: سینما و ادبیات به این مقوله بارها وارد شده است و از این نظر، گود کار تازهای نیست، فقط میتوان گفت در این اثر، نگاه زنانهای به این موضوع شده است.
وی پرداختنکردن مناسب به موقعیت و فضای شهری تهران را از ضعفهای جدی اثر دانست و ادامه داد: از این گذشته، در این اثر، تاریخ بازنمایی نمیشود، چراکه ویژگی و نشانههای تاریخی در آن بسیار کم آورده شده است.از این نظر نمیتوان گفت رمان تاریخی موفقی است.
مهدی افشارنیک، نویسنده رمان در پایان نشست درباره اثرش گفت: یکی از دغدغههایم در نوشتن رمان گود این بود که تصورات و انگارههایی را در ذهن عموم مردم درباره بازاریان وجود دارد بشکنم؛ چراکه معمولا بازاریان را در ذهن مردم، نزولخوار، زنباره، شکمباره و محتکر جلوه دادهاند. من خواستم با خلق شخصیت آمیرزا محمود این تصور را بشکنم.
این مستندساز در توضیح تاریخی بودن اثرش نیز گفت: به جای اینکه در دل رویدادهای تاریخی بروم، شخصیتهای داستانیام را در میان این اتفاقات قرار دادم و به آنها عینیت بخشیدم.
افشارنیک تاکید کرد: من در این اثر، ادعای تاریخنویسی ندارم. برهههایی از تاریخ ایران همیشه برایم مهم بوده است که شخصیتهایم را به آن برههها وارد کردم. اینکه حالا موفق بودهام یا نه، بحث دیگری است، اما تکنیکم این بوده که به شخصیتهایم عینیت بدهم و کار چندانی با رویدادهای تاریخی نداشتم.
@matikandastan