📃جمله‌ی خوب ناتوان را حذف کنید. ✒چند توصیه دیگر از کورت ونه‌گات. جرئت کوتاه کردن داشته باشید

📃جمله ی خوب ِ ناتوان را حذف کنید
✒چند توصیه دیگر از کورت ونه‌گات
@matikandastan

۴ جرئت كوتاه كردن داشته باشيد
شايد شما هم توانایی این را داشته باشید كه برای كلئوپاترا گردنبند درست كنيد، ولی لفاظی‌هایتان بايد در خدمت ايده‌های توی ذهن‌تان باشد. بايد قانون شما اين باشد: اگر جمله‌ای، هرچقدر هم كه خوب باشد، نمي‌‌تواند به شكلی نو و مفيد موضوع‌تان را روشن كند، آن را خط بزنيد.

۵ خودتان باشيد
طبيعی‌ترين سبک نوشتن برای شما بايد همان زبانی را منعكس كند كه وقتی بچه بوديد با آن سروكار داشتيد. انگليسی زبان سوم جوزف كنرادِ رمان‌نويس بود و آنچه در نحوه‌ی استفاده‌ی او از زبان انگليسی بامزه است، بدون شک، تا حد زيادی با چاشنی زبان اولش، يعنی لهستانی، همراه بوده است.
درست همان‌طور كه همه‌ي پروانه‌ها زيبا هستند، زبان‌ها هم هر يك زيبايي خودشان را دارند. زبان اول‌تان هرچه باشد، بايد همه‌ی عمرتان گرامی‌اش بداريد.
خودم متوجه شده‌ام كه تنها وقتی به نوشته‌ام بيشترين اعتماد را دارم، و انگار ديگران هم همان‌وقت بيشترين اعتماد را به آن دارند، كه مثل يكي از اهالي ايندياناپوليس می‌نویسم، يعنی مثل همان آدمی كه هستم.

۶ منظورتان را بگوييد
حالا می‌فهمم كه فوق‌العاده بودن همه‌ی آن داستان‌ها و مقاله‌های كهنه‌اي كه قرار بود آثار خودم را باهاشان مقايسه كنم، به‌خاطر قدمت يا غريب بودن‌شان نبوده بلكه به‌خاطر اين بوده كه دقيقا همان چيزی را می‌گفته‌اند كه منظور نويسنده‌شان بود. معلم‌هايم می‌خواستند بادقت بنويسم، هميشه موثرترين كلمات را انتخاب كنم و كلمات را به دور از ابهام و محکم، مثل اجزای يك دستگاه، به يكديگر ربط دهم. معلم‌ها اصلا نمی‌خواستند مرا به يک انگليسی قدیمی تبديل کنند. اميدوار بودند آنچه می‌نويسم قابل فهم باشد و در نتيجه خواننده‌ها مرا بفهمند. از طرفي، خودم آرزو داشتم با كلمات كاری كنم كه پابلو پيكاسو با رنگ می‌كرد يا سلاطین جاز با نت‌های موسيقی. ولي اگر همه‌ی قوانين سجاوندی را می‌شكستم و كاری می‌كردم كه كلمات هر معنی‌ای من دلم می‌خواهد بدهند و هردمبيل آن‌ها را پشت‌بند هم می‌آوردم، خيلی ساده كسی حرفم را نمی‌فهميد. پس شما هم اگر چيز ارزشمندی برای گفتن داريد و دل‌تان می‌خواهد فهميده شويد، بهتر است از نوشتن به سبك نقاشی‌های پيكاسو يا آهنگ‌های جاز پرهیز كنيد.

خواننده‌ها می‌خواهند صفحه‌های ما شبیه صفحه‌هايی باشند كه قبلا ديده‌اند. چرا؟ به خاطر اينكه خودشان كار سختی پيش رو دارند و به کمک ما احتیاج دارند؛ حالا از هر نوعي كه باشد.(منبع: مجله داستان همشهری، خرداد ٩۵)
@matikandastan