وارونه در وارونگی. نگاهی به کتاب «وارونگی» نوشته عطیه راد

وارونه در وارونگی
نگاهی به کتاب «وارونگی» نوشته عطیه راد

علی براتی گجوان: زندگی در جامعه های رو به رشد که بطرف مدرنیته می رود ، و تنهایی انسان ها رنگ دیگری می گیرد، سنت ها رنگ میبازد و ارزش های جدیدی به جامعه تحمیل می گردد حرکتی از درون به بیرون و بیرون به درون می رود. در مواجهه با این مسئله ادبیات نیز متأثر از این حادثه می شود و تغییر شکل پیدا می کند.ژانرهای نوپا به عرضه می گذارند تا بتوانند مسایل روز را عرضه و گاه حلاجی کنند.درگیری سنت و مدرنیته و انسانی سنتی و با جایگاه جدید شکل می گیرد و نویسنده نیز تحت تأثیر همین نگاه به خلق آثاری و زمینه می پردازد گاه بسط این این موضوع و گاه نقد آن.
کتاب وارونگی در این طیف قرار می گیرد . داستانی مدرن که نشانه های مدرنی دارد که درون خود درگیر سنت و مدرنیته است .
زن دیروز و زن امروز
زنی که در گذشته خویش غرق است اما در فضای زندگی نیمه مدرن فرو رفته است.
دلی در گذشته دارد و در زمان حال به دنبال نشانه هائی از گذشته است وابستگی او به گذشته و حوداث زندگی اش او را در بین گذشته و اکنون در سیلان نگه داشته است.
و زندگی وارونه ای را تجربه می کند.
«وارونگی »یک رمانس زنانه است بدور از نگاه فمینیستی مسلط بر اینگونه آثار که به دفاع ناشیانه از حقوق زنان می پردازد . عطیه راد با تکیه بر نثر روان خویش تصاویر مبهم از گذشته و نگاهی مبهم تر از زمان حال خود برای خواننده می گذارد تا خواننده بعنوان نویسنده دوم تصمیم بگیرد که چگونه داستان خاتمه پیدا کند.
ماحصل کار رمانسی است که می توان به آن توجه کرد. با همه این اوصاف می توان منتقد اثر هم بود و با اینکه بدون فیزیک زمانی و و روویتی گام خوبی برداشته است اما دادن اسم هایی که ازجغرافیای زندگی خود نویسنده است خواننده گیج شود که این نامها چه کار کردی در اثر برای باروری داستان دارد و چه لایه پنهان دیگری وجود دارد.
افسانه پیش از آنکه به واکاوی خود بپردازد به واکاوی افعال و کنش های کناری کاراکترها دقت می کند و روند داستان دچار کندی می شود رفت و برگشتهای بسیار زیاد در بطن اثر از نگاه کاراکتر اصلی چاله های زیادی سر راه خواننده می گذارد و دستور ایست به او ی دهد ضعف اینگونه آثار به نگاه نویسنده بر میگردد که خواننده امروزین را فراموش می کند و آنچه را که خود درک کرده است را به ادراک خواننده نمیرساند و خواننده دست نویسند را رها میکند همانطور که در اثر آستانه شروع داستان بسیار خوب است باغی که اتوپیای نویسنده است جایی برای کنش اصلی داستان اما در میانه اثر حوادث بسیار زیاد در هم تنیده می شوند که شلوغی مفرط آن ضربه به اثر می زند و پایانه خنثی نیز داستان را ناتمام می گذارد . نویسنده تلاشی وافری در شخصیت پرداز میکند که تن تاجی خوب از کار درآمده است اما راوی اثر در پردازش خوب از کار نیامده است.
نقطه ضعف دیگر ار حواشی غیرلازم اثر است که توانایی حذف داشته اند در مجموع می توان نمره خوبی به نویسنده داد و منتظر ماند تا آثار دیگر ایشان کمی پخته تر رونمایی شود و بتوان درباره آن نظر داد .(روزنامه خراسان) کانال انجمن ماتیکان داستان
https://telegram.me/matikandastan