وروی سابق به حوزه فرهنگ می‌شد

وروی سابق به حوزه فرهنگ می‌شد.

📘اگر به دهه شصت برگردیم و به آرشیو روزنامه‌ها، اسناد و مجلات داشته باشیم، به خوبی متوجه می‌شویم که قرار بوده، نویسندگان در این کشور آزادانه زندگی کنند، آزادانه بنویسند و آزادانه فکر کنند اما هر چه جلوتر رفتیم و با اتفاق افتادن جنگ تحمیلی فشار مضاعفی بر ادبیات مستقل وارد شد و بخشی از ساختار جمهوری اسلامی با تربیت نویسندگان حکومتی، رانت‌خوار و بودجه‌گیر تلاش کرد تا گفتمانی جعلی را مقابل مفهوم کلاسیک نویسنده قرار دهد.

📘وضعیت فعلی نشان می‌دهد که چیزی به اسم ادبیات فرمایشی نمی‌تواند وجود داشته باشد یا اگر هم وجود داشته باشد، مخاطبی نخواهد داشت و به همین دلیل است که می‌بینیم ارگان‌هایی مانند سوره مهر و حوزه هنری به سمت خاطره‌نگاری جنگ رفتند که به نظرم خیلی موفق بوده‌اند و بهتر است که در همین حوزه فعالیت کنند و از حوزه ادبیات خارج شوند چراکه تلاش‌هایی که در ۴۰ سال گذشته انجام داده‌اند، مطلقاً ارزش ادبی ندارند.

📘از زمانی که رمان به وجود آمده است، ادبیات فرمایشی در هیچ زمانی و هیچ کجا توفیقی نداشته است.

📘سانسور در ۴۰ سال گذشته بیشترین ضربه را به ادبیات ما وارد کرده است، بحث خیلی ساده‌تر از این حرف‌هاست. ادبیات مصداق آزادی است و فرد هم مصداق انسان آزاد؛ من هم به آزادی منفی اعتقادی ندارم اما معتقدم امری به اسم سانسور باید از ساختار فکری جمهوری اسلامی خارج شود. ۴۰ سال است که ما داریم هزینه می‌کنیم اما به هیچ دستاوردی نرسیدیم.

📘سؤال من این است که چرا سانسور؟ شما چندین سال است که نظر می‌دهید، پس اجازه بدهید ما نیز از نگاه خودمان درباره این موضوع نظر بدهیم و وارد این قضیه بشویم، شما می‌گویید سکولاریسم، من قبول می‌کنم شاید نظر شما درست باشد، این درحالی است که من فکر می‌کنم این تعریف، یک تعریف دم دستی از سکولاریسم است.

📘تعریف من خیلی ساده است، نویسنده‌ای اثری را بر اساس واقعیت‌های اجتماعی و تاریخی خودش می‌نویسد، این اثر مخاطبان، ناشر و بازخوردهایی خواهد داشت.

📘چه کسی به خودش اجازه می‌دهد که با ورود به ساحت فکری و اعتقادی نویسنده او را به باید و نبایدی سوق دهد. این باید و نبایدها از یک دیدگاه انقلاب و مذهبی آمده است که می‌تواند یکی از جریان‌های ادبیات باشد.

📘شما بحثی به نام ادبیات انقلاب اسلامی را مطرح می‌کنید، قطعاً چنین ادبیاتی وجود دارد و کتاب‌های زیادی هم با این ساختار نوشته شده است، اما بدون شک این ادبیات در اقلیت مطلق به سر می‌برد. ما ادبیات فارسی را مطرح می‌کنیم و نه ادبیات انقلاب اسلامی و نه ادبیات غیر انقلاب اسلامی. ادبیات، ادبیات است و می‌تواند هر نویسنده و سوژه‌ای داشته باشد.

📘حرف من این است که نظارت بر هر نوع ادبیات بزرگ‌ترین آفت و ضربه‌ای است که می‌تواند به امر خلاقه وارد شود.

📘عمده کارهای نظری را نویسندگان و مترجمان مستقل و روشنفکر انجام دادند و می‌دهند؛ ما نظریه بومی نداریم، رئالیسم، رئالیسم است آقای شاکری! رئالیسم در فرانسه همان وضعیتی را دارد که در آمریکا و ایران دارد، حال اینکه شما می‌خواهید آن را به شکل دیگری تئوریزه کنید، بحث دیگری است. بنابراین نظریه‌هایی که در حوزه ادبیات مطرح شدند، عمدتاً ترجمه‌ای هستند و باید هم ترجمه‌ای باشند و در کنارش نگاه‌های بومی نیز مطرح می‌شوند.

📘سانسور در دهه شصت به وجود آمد تا جلو نگاه‌های منتقد گرفته شود، بنابراین بسیاری از نویسندگان خانه‌نشین شدند یا از کشور رفتند و به دلیل اینکه آثارشان در بستر زبان فارسی نبود، دیده نشد چراکه یک زبان باید در بستر خودش اتفاق بیفتد، بنابراین خیلی‌ها در این وضعیت نابود شدند.

📘کاش مساله ما سانسور بود، مشکل ما نگاه امنیتی است چراکه انواع و اقسام ارگان‌ها در کشور ما به ادبیات نظر دارند و چندین سازمان مختلف در کنار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نظر می‌دهند و در چنین شرایطی چه از ادبیات می‌ماند.

📘با آمدن دولت اصلاحات سانسور کم‌تر شد و کتاب‌های بسیار خوب و مهمی منتشر شد و در آن دوران چیزی به غیر از پویایی جامعه را ما مشاهده کردیم؟ وقتی بازار این ادبیات را می‌خواهد من و شما نمی‌توانیم جلو این را بگیریم و شما باید این موضوع را قبول کنید چراکه اگر جلو آن را بگیریم به شکل زیر زمینی یا اینترنتی منتشر می‌شود.

📘مساله چهار تا کلمه نیست بلکه مساله ما اصل ممیزی است چراکه این کار باعث محدود شدن فکر می‌شود.

📘بحث شما این است که چرا نویسندگانی مثل من درباره دفاع مقدس یا مدافعان حرم یا اتفاقات دیگر نمی‌نویسیم، سؤال من این است که آیا ما می‌توانیم درباره همه اتفاقاتی که رخ داده بنویسیم؟ باور کنید ما نمی‌توانیم تاریخ یک کشور را طبقه‌بندی بکنیم و بگوییم که درباره اتفاقی بنویسید و درباره اتفاقی ننویسید. این کار از سانسور خطرناک‌تر است.

📘سانسور را نمی‌شود یک شبه حذف کرد اما اگر این اتفاق بیفتد مثل همه جهان دادگاه‌ه