📢شاکری: کسی که ممیزی را نمی‌پذیرد درواقع قانون را قبول ندارد

📢شاکری: کسی که ممیزی را نمی پذیرد درواقع قانون را قبول ندارد

📢یزدانی خرم: اگر قانون بود ارشاد ممیزی کتاب را روی یک تکه کاغذ بی نشان و سربرگ تحویل نویسنده نمی داد
@matikandastan


دومین نشست از سلسله نشست‌های «مسائل ادبیات داستانی در ایران» با عنوان «ممیزی و نظارت در ادبیات داستانی» با حضور احمد شاکری و مهدی یزدانی‌خرم با همکاری پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات و بنیاد شعر و ادبیات داستانی بعد از ظهر چهارشنبه ٩تیر ماه در ساختمان پژوهشگاه برگزار شد.



احمد شاکری: 📕امروز من به عنوان جریان موافق ممیزی در این نشست حضور دارم اما شاید هیچ‌یک از ما موافق صددرصدی اتفاقاتی که در حوزه ممیزی رخ می‌دهد نباشیم زیرا ایرادات زیادی در این حوزه وجود دارد.

📕من نماینده دولت دکتر روحانی یا دولت دکتر احمدی‌نژاد نیستم، بلکه نماینده جریان و تفکری هستم که ممیزی را می‌پذیرد و آن را قبول دارد.

📕در حال حاضر مساله اصلی ما در ادبیات بحث ممیزی نیست، حتی مساله اصلی یک جریان هم نیست، بلکه یک مساله محفلی است که کارکردهای سیاسی پیدا کرده و به قصدهای سیاسی به‌عنوان شبه مساله در حوزه فرهنگ بزرگ شده و می‌بینیم که برخی کاندیداهای ریاست جمهوری هم در این زمین بازی می‌کنند.

📕مساله ممیزی در طول 4 دهه از عمر انقلاب اسلامی ایران فراز و فرودهای متعددی داشته است که مربوط به کسانی است که سیاست‌های فرهنگی را اعمال می‌کنند، اگر نه ما قانون کاملاً مشخصی در این حوزه داریم.

📕مساله اصلی که من دنبال آن هستم و می‌خواهم به آن بپردازم «مساله‌مندی ممیزی» است. نگاه من یک نگاه جریانی است، البته ما در این جلسه نظر شخصی‌مان را بیان نمی‌کنیم و چنین صحبت‌هایی نظرات یک جریان فکری است.

📕جریانی خاص مساله ممیزی را تبدیل به یک اولویت کرده است، چراکه این نمی‌تواند کار یک یا دو نفر باشد. این جریان ابزارها و اهرم‌هایی دارند و چنین مسائلی را می‌توان به جریان شبه روشنفکری ربط داد و طرف من همین جریان شبه روشنفکری است. آنها مخالف اصل ممیزی هستند نه چگونگی آن.

📕من در شرایطی امروز از مساله ممیزی دفاع می‌کنم که خود من نیز آثارم ممیزی شده و مجبور شدم قسمتی از داستانم را حذف کنم.

📕این موضوع از جنبه‌های مختلف شرعی و قانونی قابل بررسی است اما چیزی که مشخص است، این است که این موضوع به قانون‌پذیری افراد برمی‌گردد و کسی که آن‌را قبول نمی‌کند، در واقع قانون را قبول ندارد. در یک جمع‌بندی ساده می‌توان گفت که ریشه‌های این مخالفت‌ها به مخالفت با حاکمیت اسلام، فقه جعفری، حاکمیت شرع و پشتیبانی و حمایت از تفکرات سکولاری برمی‌گردد.

📕این صحبت‌هایی که مطرح می‌شود و هر کس نظر خودش را بیان می‌کند چندان کار مناسبی نیست چراکه ما یک جامعه سکولار نیستیم که هرکس نظرش را بدهد.

📕در کل نظرهایی که داده می‌شود باید ریشه دینی و فقهی داشته باشد چراکه ما در کشور جمهوری اسلامی ایران زندگی می‌کنیم و نباید خلاف قوانین شرع عمل کنیم.

📕عده‌ای در بوق و کرنا می‌کنند که ممیزی جلو پیشرفت ادبیات را گرفته و باعث نابودی ادبیات ما شده است اما شما به من توضیح بدهید که نویسندگانی که آثارشان را خارج از کشور و بدون ممیزی منتشر کرده‌اند چه توفیقی را برای ادبیات کسب کرده‌اند.

📕ممیزی در این سال‌ها به عنوان اهرم بازدارنده مسائل مضری بوده که می‌توانسته به اعتقادات، وحدت و کشورمان ضربه بزند.

📕در حال حاضر مسیر ادبیات داستانی جریان شبه‌روشنفکری از نفی ممیزی گذشته و دست به تقدس‌زدایی و سیاه‌نمایی می‌زند.

📕اینکه مسئولی در صحبت‌هایش به بحث ممیزی اشاره می‌کند، یک نگاه کاریکاتوری به ادبیات است چراکه ما کدام یک از مشکلات ادبیات را حل کرده‌ایم که حالا به دنبال حل ممیزی هستیم.

📕حتی اگر در شرایط موجود ممیزی بحث نخست ما باشد باز هم برای پرداختن به آن باید به آوردن دلیل و نظریه‌پردازی بپردازیم و جریان شبه‌روشنفکری برای پرداختن به این موضوع باید به فلسفه داستان بپردازد.
@matikandastan

مهدی یزدانی‌خرم: 📘خوشحالم که بعد گذشت سی و اندی سال ساختار جمهوری اسلامی این ضرورت را احساس کرده و مسئولان به فکر برگزاری چنین برنامه‌هایی افتادند تا مخالف و موافق ممیزی را پشت یک میز آورند تا نظرشان را مطرح کنند. این موضوع ما را به آینده امیدوار می‌کند چراکه اگر چنین نشستی ۲۰ سال قبل برگزار می‌شد، بدون شک کار به برکناری وزیر یا معاونی ختم می‌شد.

📘برگزاری این نشست نشانه‌هایی از پیدایش خرد است و اتفاق خیلی بزرگی است، البته در تمام جهان کار سازمان‌های فرهنگی حمایت از آزادی ادبیات است.

📘من به ممیزی اعتقادی ندارم و معتقدم که کلمه مناسب‌تر «سانسور» است؛ کلمه «ممیزی» ابداع مدیران جمهوری اسلامی است و چون کلمه سانسور پشتوانه بد تاریخی داشت، این واژه ساخته شد تا از آن واژه فرار کنند.

📘نگاه جمهوری اسلامی بسیار نزدیک به نگاهی است که در ش