📚 داستاننویسان و دوستداران داستان 📢ماتیکانداستان را به شیفتگان فرهنگِ ایرانزمین معرفی کنید 📢📢محتوای مطالب، نظر نویسندگان آن است و ممکن است با دیدگاه گردانندگان ماتیکانداستان همسو نباشد. ارتباط با مدیر کانال @vahidhosseiniirani
داستان یا حسین. اونجا که داره طو آشغالا میگرده یه هو میگه آقا جلال گفت: … انگار جلال پیششه
داستان یا حسین
به شیوه من راوی نوشته شده و علیالرقم نگارش قوی و طرح خوب داستان، جاهایی با مشکل فعل روبهرو هست که از زیبائی کار کم کرده است.
اونجا که داره طو آشغالا میگرده یه هو میگه آقا جلال گفت: ... انگار جلال پیششه
در حالیکه جلال قبلا گفته و الان نیست که بگه.
دیوارها با پارچه سیاه پوشیده شده.
که فعل است را کم دارد.
از وقتی آقا جلال گفت توی این تعطیلیها با خودم میریم مسافرت.
جلال خواسته خودش با خودش بره مسافرت؟
یا خواسته پسره رو با خودش ببره مسافرت؟
به نظر من اسم داستان مناسب نیست.
اسمی هم از پسره نیست که شاید نشان از پسر و پسرهائی که برای کار میرن شهرستانا داشته باشد.
به امید موفقیت🌷🌻🌹🌺