تا وارد شدیم مادربزرگ سبدی را در کنار جاکفشی نشانمان داد. جاموبایلی بود

تا وارد شدیم مادربزرگ سبدی را در کنار جاکفشی نشانمان داد. جاموبایلی بود.
گفت: "موبایلتان را آنجا بگذارید. دلم برایتان تنگ شده. ساعتی را با هم باشیم..."
به هم نگاه کردیم. سکوتمان شرمندگی را فریاد می زد...

#آوای_دوست #داستانک #احترام_به_بزرگترها #محبت #موبایل
@avaaye_doost