📚 داستاننویسان و دوستداران داستان 📢ماتیکانداستان را به شیفتگان فرهنگِ ایرانزمین معرفی کنید 📢📢محتوای مطالب، نظر نویسندگان آن است و ممکن است با دیدگاه گردانندگان ماتیکانداستان همسو نباشد. ارتباط با مدیر کانال @vahidhosseiniirani
📢زنان به گرمابه نروند!. عبارتی از اسرارالتوحید
📢زنان به گرمابه نروند!
@matikandastan
توضیح عبارتی از اسرارالتوحید
میلاد عظیمی: ایشی/عایشه نیلی زنی سخت زاهد و عابد بود و از خانواده بزرگ نیلی نیشابور. مردم به او اعتقاد داشتند.در ابتدا از منکران ابوسعید اباالخیر (۴۴۰-٣۵٧) بود و سپس در ماجرایی کرامتآمیز به حلقه معتقدان شیخ درآمد. در هر سه مقامات بوسعید ذکرش آمده(حالات و سخنان، صص٩٧-٩۶؛ اسرارالتوحید، ج۱، صص٧۴-٧٣ وچشیدن طعم وقت، صص ۱۴٣-۱۴٢).نوشتهاند:«مدت چهل سال بود تا از سرای،پای بیرون ننهاده بود و به گرمابه نشده بود» (اسرارالتوحید، ج۱، ص٧٣ و حالات، ص٩۶) اینکه ایشی نیلی از خانه خارج نشده تازه نیست. سلمی نوشته امّاحمد پنجاه سال از خانه خارج نشد.سلمی این بانو را میشناخت و بیواسطه از او اقوالی نقل کرده (ذکرالنسوهالمتعبدات، آثار سلمی، ج٣، ص۵٢٢)سخن اینجاست که چرا تأکید شده ایشی چهل سال برای "حمامرفتن" از منزل خارج نشد؟ به نظرم این عبارت نشانهای از زهد خشک و شریعتمداری ایشیست و در مقابل حمامدوستی بوسعید قرار میگیرد.
🔺
در برخی مجموعههای حدیثی روایاتی هست که نشان میدهد حمام علیالاصول مکان بدی بوده است. فیالمثل عایشه از پیامبر نقل کرده: بِئْسَ الْبَيْتُ الْحَمَّامُ: حمام چه جای بدی است! (شعبالإيمان، رياض، ج۱۰، ص٢۵).نقل آمده وقتی ابلیس هبوط کرد در حمام مسکن گرفت (همان، ج٧، ص۱۰۴) و دیو، خاتم سلیمان را در گرمابه دزدید (الزهدو الرقائق، بیروت، ص٣٧۴)
معروف است که حمام، خانه دیو است(مقالات شمس، ج٢، ص۴٩)
در کتب صوفیه مثل قوتالقلوب مکی (دارصادر،ج٢، صص۴٩٨- ۴٩۵) و احیاء غزالی و اورادالاحباب باخرزی(جلد٢، ۱۵٢-۱۴٧) درباره حمام و آداب آن مطالب مفصلی آمده است. حمام مکان گناه بود. در حمامها عریانی تا حد کشف عورت و ملامسات حرام(ترجمه احیاءعلوم الدین، ج٢، ص٧٣۱) رواج داشت. اینکه اینهمه تأکید شده که هرکس به خدا و آخرت ایمان دارد بی ازار و عورتپوش به حمام نرود، به همین دلیل است(سنن ترمذي، طبع بشار عواد، ج۴، ص۴۱۰) همچنین بیم آن بود که در گرمابه، چشمانِ مؤمنانِ ازارپوش به عورتهای برهنه مؤمنانِ بیازار بیفتد(ترجمه احیاء، ج۱، ص٣۱۰) فیالمثل مکرر نقل شده که عبداللهبنعمر وارد حمام شد و ناخواسته چشمش به مردم عریان افتاد پس رویش را به دیوار کرد و با پارچهای چشمش را پوشانید. یکبار از او پرسیدند چرا به حمام نمیروی در حالیکه برهنه نیستی؟ گفت: بله اما کراهت دارم که به عورت دیگران بنگرم (المصنف عبدالرزاق، چاپ اعظمي، ج۱، ص٢٩٢) در مناقب اوحدالدین کرمانی حکایتی غریب از عریانی شیخ صوفیان و بیستسی پسر ماهروی در حمام، نقل شده است (ص٢۶٣) به همین دلیل احمدحنبل فتوا داد که اگر کسی قادرست به عورت مسلمان ننگرد و نیز مسلمین به عورت او ننگرند، به حمام برود (مسند الإمام أحمد بن حنبل، مؤسسةالرسالة، ج٩، ص۴۶٩) در نتیجه برخی از عباد و زهاد یا به حمام نمیرفتند (تاریخ الاسلام ذهبی، ج٩، ص٢٣٢ که مینویسد فلانکس سیسال به حمام نرفت) و یا کراهت داشتند از ورود به حمام(المصنف ابنأبيشيبه، ریاض، ج۱، ص۱۰٣) یا به حمام شلوغ نمیرفتند(اورادالاحباب، ج٢، ص۱۴٩) و یا با صرف پول بیشتر حمام را قرق میکردند (ترجمه احیاء، ج۱، ص٣۱۰). برخی نیز دعا میکردند که خدای بر اندامشان مو نرویاند تا نیازی به حمام نداشته باشند که اتفاقاً دعایشان مستجاب هم شد(انساب سمعانی، حیدرآباد، ج۱، ص۱٩٣).
کار برای زنان اما قدری متفاوت بود. روایات را بنگرید:
هرکس به خدا و آخرت ایمان دارد اجازه ندهد که زوجهاش به حمام برود(مسند أحمد، ج٢٣، ص۱٩) زنی که به خدا و قیامت ایمان دارد به حمام نمیرود(همان، ج۱، ص٢٧٧) رسول خدا نهی کرد که زن و مرد به حمام بروند سپس به مردان رخصت داد با ازار وارد حمام شوند اما به زنان رخصت ورود نداد(همان، ج۴٢، ص٩). زنانی از اهل شام یا حمص بر عایشه وارد شدند. عایشه گفت شما کسانی هستید که زنانتان به حمام میروند. از پیغمبر شنیدم که هر زنی که لباسش را در خانهای غیر از خانه شوهرش از تن درآورد و بنهد، ستر حرمتی را که میان خود و خدایش بوده دریده است(سنن ترمذی، ج۴، ص۴۱۱) مرد را حلال نیست که زن خود را در گرمابه فرستد با آنکه در خانه جای غسل باشد(ترجمه احیاء، ج۱، ص٣۱٣) و حرام است بر زنان در گرمابه رفتن مگر در حال نفاس یا بیماري(همان؛ نیز سنن ابنماجه،دارالرسالة، ج۴، ص۶٨٣) یکی از صحابی دعا کرد که اگر زنی«سالم» باشد و برای اینکه صورتش سپید شود،به حمام برود خدا در قیامت روسیاهش کند(المصنف عبدالرزاق، ج۱،ص٢٩۵). عایشه در روایات متعدد حمام رفتن را برای زنان -جز هنگام بیماری- نهی کرده. امالمؤمنین خود اما به حمام میرفت و زنی آهک بر تنش میمالید و پس از استعمال آهک از فرق تا قدمش را حنا میگذاشت.وقتی از او پرسیدند چرا با اینکه حمام را منع فرمودی خود به حمام میآیی؟ گفت:من مریض هستم(همان).
(منبع: نور سیاه @n00re30yah)
@matikandastan