📚 داستاننویسان و دوستداران داستان 📢ماتیکانداستان را به شیفتگان فرهنگِ ایرانزمین معرفی کنید 📢📢محتوای مطالب، نظر نویسندگان آن است و ممکن است با دیدگاه گردانندگان ماتیکانداستان همسو نباشد. ارتباط با مدیر کانال @vahidhosseiniirani
اگر فرصت نشستوبرخاست با نویسندگان دورهی خودم را از دست دادم، پیوسته خلوت آن را که با خودم بنشینم و برخیزم، از دست ندادم
https://telegram.me/angomanedastan
خوشبختانه اگر فرصت نشستوبرخاست با نویسندگان دورهی خودم را از دست دادم، پیوسته خلوت آن را که با خودم بنشینم و برخیزم، از دست ندادم. بیشتر سیاهمشقهایم را اگر در ذهنم انجام دادهام، در نوشتنها و بازنویسیهای فراوان هرگز خسته نشدم. خوش مینویسم و شیرین، همین نمیگذارد خسته بشوم. نوشتن با رواننویس، خودش حوصلهی زیاد میخواهد یا نوشتن روی کاغذ آچهاری که چرکنویس یک کارخانه است.
با دست که مینویسم، ذوق خوشنویسی مرا به ادامهی نوشتن تشویق میکند. اما گاهی در بازخوانیِ آنچه نوشتهام، ضرورت لپتاپ را احساس میکنم. پیشتر با ماشین تحریر مینوشتم اگر چه رابطهی مالوف انگشتها را با قلم و کاغذ نمیشود کتمان کرد. گمان میکنم وقت نوشتن نباید عجله کرد. میشود لابهلا، رمانی را که با حالوهوای داستان (کوتاه یا بلند) جور درمیآید، خواند. کم خواند و زیاد نوشت. یا برعکس، یک یا دو اثر خوب و ماندگار، از انبوه نوشتن بهتر است. بهرام صادقی، نام آشنایِ همین طریقهی نوشتن است.
و در پایان، نوشته یا داستانی که نتیجهی نهایی خلاقیت باشد، در هر صورت در اولین ناقوسی که به صدا درمیآید، چاپ خواهد شد. نوشتن داستان از آن هنرهاست که ذوقش آنی است. بندهی طلعت آن باش که «آنی» دارد. اگر داستانمان «آنِ» زمانهی خودش را داشته باشد، چاپ میشود. باید وقت و زمانهاش برسد. این میراثی است که برای تو میگذارم، سخن آخر: در چاپ اثرت تعجیل نکن. میوهی رسیده خودش از شاخه جدا میشود.