📚 داستاننویسان و دوستداران داستان 📢ماتیکانداستان را به شیفتگان فرهنگِ ایرانزمین معرفی کنید 📢📢محتوای مطالب، نظر نویسندگان آن است و ممکن است با دیدگاه گردانندگان ماتیکانداستان همسو نباشد. ارتباط با مدیر کانال @vahidhosseiniirani
کمیت ادبیات ما میلنگد!.. بیژن اشتری*
كميت ادبيات ما ميلنگد!
بيژن اشتري*
زماني كه از ارتباط ميان ادبيات و سينما و به صورت بالعكس، قطع ارتباط ميان اين دو موضوع هنري صحبت ميكنيم بايد به صورت دو سويه به جريان نگاه كنيم. مدتي است كه رابطه ميان ادبيات و سينما در كشور ما قطع شده كه اين اتفاق دو دليل عمده دارد. دليل اول اين است كه ساختار سينماي ما به گونهاي است كه داراي ايرادات ساختاري و شالودهاي فراوان است كه به اين موضوع دامن ميزنند. سينما صنعتي است كه با سرمايههاي بزرگ و كلان سر و كار دارد و در شرايط كنوني مجبور است به بخش دولتي وابسته باشد و هرچقدر شرايط اقتصادي در سينما بدتر باشد، حضور بخش خصوصي كمرنگتر و بخش دولتي تاثيرگذارتر خواهد بود و متاسفانه در اين سالها بخش دولتي در سينما اهدافي را دنبال كرده كه بعضا با سلايق ادبي و هنري مردم فاصله داشته است. دليل دوم را بايد در ادبيات جستوجو كرد. مدتهاست كه داستاننويسان ما با محدوديتهايي روبهرو هستند كه دست و پاي آنها را براي خلق داستانهاي جذاب، پركشش و دراماتيك ميبندند و داستانهايي كه در پيشخوان كتابفروشيها عرضه ميشوند غالبا بيرنگ و بو، خنثي و معمولي هستند، زيرا شرايط باعث شده كه رماننويسان معاصر عادت به كار كردن با ابزاري كنند كه خالي از مايههاي دراماتيك هستند. موضوعاتي كه يك درام را جذاب ميكنند شامل دروغ، خيانت، طنز و... هستند كه نويسندگان نميتوانند به راحتي به آنها بپردازند، در نتيجه رمان خوب عرضه نميشود و ادبيات ما فاقد داستانهايي ميشوند كه براي تبديل به يك فيلم جذابي داشته باشند. در اين وضعيت ادبيات در وضعیتی فرو میرود كه كسي دلش براي آن نميسوزد و كميتش لنگ ميزند. در اغلب كشورهاي صاحب ادبيات، زماني كه يك اثر ادبي عرضه ميشود براي آن جلسه معارفه و جلسات نقد و بررسي ميگذارند، منتقدان درباره آن در مجلات و روزنامهها مينويسند، براي آن تبليغ ميكنند و همين عوامل باعث ميشود كه مردم سمت آن كتاب بروند، اما در كشور ما نويسندگاني هستند كه بيش از 10 اثر از آنان منتشر شده اما هنوز يك پاراگراف نقد كسي درباره آثار آنها ننوشته و نوشتههاي آنها بررسي نشدهاند. معضل ديگري كه در اين زمينه وجود دارد، عدم وجود انجمنهاي ادبي است. متاسفانه ما انجمن ادبی درست نداريم و انجمنهايي هم كه وجود دارند، خنثي و منفعل عمل كرده و به قدري كمرنگ هستند كه اساسا مرجعيت پيدا نميكنند. در پايان لازم به ذكر است كه ادبيات و سينما هر كدام رسانه و مخاطب خود را دارند. هرچند ادبيات ميتواند در سينما مورد استفاده قرار بگيرد اما كمتر اثر سينمايي را داريم كه توانسته باشد درست و كامل يك رمان را نمايش داده باشد. اين اتفاق گاهي به صورت سهوي است و گاهي به اين دليل رخ ميدهد كه سينماگر حق دارد برداشت شخصي خود از يك رمان را روي پرده بياورد و تنها عصاره اثر ادبي را حفظ كند اما با اين شرايط بعيد است كه به زودي و در آينده نزديك شاهد برقراري ارتباط ميان ادبيات و سينما باشيم.
* مترجم و منتقد