مینی مالیسم Minimal.. نویسنده و پژوهش‌گر: سعید تشکری. رمان نویس و عضو بین المللی کانون جهانی تاتر

@matikandastan

مکتب مینی مالیسم Minimal

نویسنده و پژوهش گر : سعید تشکری
رمان نویس و عضو بین المللی کانون جهانی تاتر
i.T.C.A
تعریف مینی مالیسم :
ساده گرایی یا مینی مالیسم یک مکتب هنری است که اساس آثار و بیان خود را بر پایه سادگی بیان و روش های ساده وخالی از پیچیدگی معمول فلسفی و یا شبه فلسفی بنیان گذاشته است. سادگی موضوعات و بیان آنها به فرم خاص، مثل اشکال هندسی، مشخصه ی این سبک است. مینی مالیسم را عموما جنبشی در مخالف با اکسپرسیونیسم انتزاعی می دانند، جنبشی که بر هنر دهه 50 میلادی حکمفرما بود.این اصطلاح نخستین بار توسط ]ریچارد ویلیام[، فیلسوف هنر انگلیسی در1965 به کار رفت. هر چند باید گفت ]ویلیام[ در مقاله ی خود تحت عنوان هنر مینیمال، ضمن ارائه نظریه اش در مورد به حداقل رساندن محتوای هنری آثار بی شمار پنجاه سال گذشته حتی یک هنرمند را به عنوان شاهد مثال نیاورد.مینی مالیسم آخرین جریان عمده ی مدرنیست ها است و همه ی آنچه بعد از آن آمده است را پست مدرنیسم می دانند.
هنرهای تجسمی آمریکایی در اواخر دهه ۱۹۶۰ و اوایل دهه ۱۹۷۰ میلادی، گسترش پیدا کرد. و به سرعت به یک جنبش هنری تازه تبدیل شد که بیشتر با خلق آثار سه بعدی ]به جای دو بعدی[ همراه بود. جریان اصلی جنبش ساده‌گرای آمریکایی را می‌توان در آثار ]تونی اسمیت[، ]دانالد جاد[، ]کارل آندره[، ]دان فلاوین[، ]رابرت موریس[، ]سول لوویت[، ]جان مک کراکن[ دانست. ساده‌گرایان بر این باورند،که با زدودن حضور فریبنده ی ترکیب‌بندی و کاربرد موارد ساده و اغلب صنعتی، که به شکلی هندسی و بسیار ساده شده، کنار هم قرار گرفته باشند، می‌توان به کیفیت ناب رنگ، فرم، فضا و ماده دست یافت.آثار هنرمندان ساده گرا، گاه کاملاً تصادفی پدید می‌آمد و گاه، زاده شکل‌های هندسی ساده و مکرر بود. ساده‌گرایی نمونه‌ ی کاملی از ایجاز را در خود دارد و بیانگر سخن ]رابرت براونینگ[ است : Less is more ]کم زیاد است[.
این جمله که خود شالوده ی مدرنیسم است، به این مطلب اشاره می کند که مینی مالیسم در مدرنیسم ریشه ای عمیق دارد و اغلب به عنوان عکس العملی دربرابر،اکسپرسیونیسم، درست زمانی که مینی مالیسم به پایداری رسید، مرزهایش شروع به از بین رفتن کرد. قبلا در اواسط دهه 60 میلادی، افرادی خود را پست مینی مالیست ( یا پراسس process) می خواندند،. هنرمندان پست مینی مالیست، مانند ]ریچارد سرا[، ]بری لوا[ و ]رابرت موریس[، با استفاده از موج دادن، پاره کردن، پراکنده کردن و کارهای تصادفی دیگر، با اشیایی چون سرب، نمد و بلبرینگ، دیسیپلین و نظم مینیمالیسم را به چالش کشیدند.
مکتب مینی مالیست در هنر:
هنر مینی مال Minimal art ]ساده‌گرایی در هنر مینی مال[ را می‌توان زاییده هنرمندان روس، دوره پس از انقلاب اکتبر روسیه دانست،که فرمالیسم و ساختارگرا بودند، و به ایجاز نمایی و اشکال هندسی گرایش داشتند. مانند ]مالویچ[ با اثر]سفید روی سفید[ش. تجربیات هنرمندان روسیه در دهه 1950و 60 میلادی، بر هنرمندان اروپا و امریکا مانند: مجموعه تابلوهای تماما سفید ]رابرت راشنبرگ[جوان، و کارهای تک‌رنگ] ایو کلین[، و مجموعه آثار]آکروم پیرو مانتزونی[ اثر گذاشت، و به نوع دیگری بر کارهای میناکاری روی مس اثر ]رابرت ریمن[ و آثار ]اگنس مارتین[که ترکیب شیارهای نامحسوس روی زمینه تک‌رنگ بود، تاثیرگذاشت.
مینی مال آرت Minimal Art، از اواخر دهه 1950 و اوایل دهه 1960 در ایالات متحده آمریکا آغاز شد. نقاشی ها و مجسمه های مینی مال، معمولا از اشکال هندسی، یا شکل های ساده تشکیل شده اند. آن روزها، نام های دیگری نیز برای این جنبش پیشنهاد شده بود از جمله نقاشی روش مند، هنر ABC و هنر سریالی که بیانگر اهداف و اندیشه های اجرایی این هنر بودند. شاید بتوان گفت که هنر مینی مال، دو ویژگی عمده وجود دارد؛ استفاده از ]قوانین فیزیک[، در خلق آثار و استفاده از ]استعاره ها و نشانه ها[. هنر به ندرت در فضای خالی از تئوری مطرح می شود و رشد می کند. مینی مال آرت، همچون هنری اصیل، فرزند زمانه ی خودش بود .هنگامی که آثار مجسمه ای مینی مال برای نخستین بار در 1963 در گالری های نیویورک به نمایش در آمد، ابتدا اکثر منتقدان ادبی برای آنچه می دیدند آمادگی نداشتند چه برسد به مخاطبان عام. در این موقعیت، منتقدان محافظه کار، با مشاجرات پر سرو صدای قلمی خود به این امر واکنش نشان دادند. در وهله ی نخست، ]کلمنت گرینبرگ[ درتازه های مجسمه سازی، به مینی مال آرت حمله کرد و آن را با ]طراحی خوب[ ]تکنیک دیزاین[ مقایسه کرد. علاوه بر مسائل دیگر، هنرمندان مینی مال آرت را، به سوء تفاهم به نوآوری ونوظهوری تهی متهم نمود.
تمامی این انتقادات در اثر مخالفت هنر مندان مینی مال، با ویژگی های اقتصادی در حال پیشرفت رخ داد. زیرا از نقطه نظر اقتصادی، ایالات متحده آمریکا در دهه 1960 آغاز عصر سرمایه داری متاخر را، با تولید و مصرف انبوه تجربه می کرد. و رسانه های هم