مادرم هیچ وقت نمی‏پرسید که آیا ما سیبی را خورده‏ایم یا نه، چون اگر می‏پرسید ما حاشا می‏کردیم، می‏پرسید چندتا، و با زیرکی مساله‏ای

مادرم هیچ وقت نمی‏پرسید که آیا ما سیبی را خورده‏ایم یا نه، چون اگر می‏پرسید ما حاشا می‏کردیم، می‏پرسید چندتا، و با زیرکی مساله‏ای را که می‏خواست پاسخ آن را بگیرد مطرح می‏کرد: اینکه آیا ما میوه را خورده بودیم یا نه. با نکته‏سنجی و ظرافتی که با ذکر تعداد سیب‏ها به کار می‏بست، ما گول می‏خوردیم و می‏گفتیم فقط یک سیب خورده بودیم.

تونل/ ارنستو ساباتو/ مصطفی مفیدی
@treebook