📒این کتاب را به مادرم هم قرض ندادم!. شریفی نیا: بعضى از کتاب‌ها. یک جایى توى دل آدم مى شینن که …

📒این کتاب را به مادرم هم قرض ندادم!
@matikandastan

مهراوه شریفی نیا: بعضى از كتاب ها
يك جايى توى دلِ آدم مى شينن كه...

راستش اينجور وقت ها نه صحبت از ادبيات و نثر قويه و نه حرف از تفكر و بحث هاى جدىِ فلسفى!
اينجور وقت ها فقط مهم دله
و جايى كه قصه بعد از مدتها توى دلِ آدم پيدا مى كنه و صاف توش مى شينه.

مثلا "جز از كل" هم نثر قوى داشت، هم پر از تك جمله و پاراگراف هايى بود كه به تنهايى مى تونست ساعت ها آدم رو به فكر فرو ببره و هم داستانِ اصليش بسيار جذاب بود.

ولى كتابِ "من، پيش از تو" با اينكه نثر خاصى نداره و يك داستانِ ساده رو معمولى روايت مى كنه، با من كارى كرد كه نمى دونم چه جورى براتون توضيح بدم!
در اين حد كه وقتى مادرم گفت كتاب رو براى خوندن بهش قرض بدم،
گفتم: قرض نمى دم، نمى تونم از خودم دورش كنم، يا برو بخر يا برات مى خرم!


شايد در وبلاگ "لبخندهاى احمقانه ى يك زن" راحت تر بتونم درباره ى حسِ عجيب و فوق العاده ام بنويسم.
به زودى...

بخونيدش
حتما بخريد و بخونيدش
حتما بخونيدش...
حتما...

"من، پيش از تو"
نوشته ى "جوجو مويز"
ترجمه ى "مريم مفتاحى"
نشر "آموت"
٥٣٤ صفحه
٣٢٥٠٠ تومان
@matikandastan