✅. ‌.. به تعاریف مختلفی که از ایده شده توجه کنید


#آموزشـمقدماتیـفیلمنامه‌
#ایده
به تعاریف مختلفی که از ایده شده توجه کنید.
فکر اولیه است و اکتسابی نیست.
اولین جرقه ای که به ذهن نویسنده خطور می‌کند.
ایده مثل شکار نیست که هر وقت خواستید بروید و آنرا بگیرید. ناگهان تصویری در ذهن نقش می‌بندد و چیزی ظاهر می‌شود.
فیلمنامه نویسان تازه کار بهتر است فیلمنامه را بر اساس یک حادثه شروع کنند. حادثه ای که به وقوع پیوسته و آنها را تحت تاثیر قرار داده، می‌تواند بستر مناسبی برای خلق یک فیلمنامه باشد..
با تحقیق می‌توان ایده اولیه را به ایده بالغ تبدبل نمود. مثلا ایده اولیه راجع به یک داستان پلیسی باشد. ولی برای طرح دادن باید چند پرونده پلیسی مطالعه کرد.
خبری را در یک روزنامه میخوانیم، می‌تواند مثل یک جرقه باشد و ما را به سمت ایده های مختلفی بکشاند. لزومی ندارد که داستان دقیقا مثل همان خبر باشد.
ایده = شخص دراماتیک + مسئله دراماتیک
شخصیت باید با مسئله ای که برای او بوجو د آمده دچار بحران شود.
اجازه دهید مثال بسیار خوبی را که استاد رحمانی در کلاس می‌زنند مطرح کنم.
علی مقداری پول گم می کند.
در این مثال علی شخص است و گم کردن پول مسئله. حالتهای مختلف را بررسی می کنیم.
اگر علی فقیر باشد
اگر علی پولدار باشد.
اگر پول هزار تومان باشد.
اگر پول دو میلیون تومان باشد.
میبینید که بحرانی ترین حالت مربوط به زمانی است که علی فقیر باشد و پول ده میلیون تومان باشد که علی با گم کردن آن دچار بحران و گرفتاری می‌شود.
دقت کنید. ما با استفاده از چهار "اگر طلایی" توانستیم از ایده اولیه، شخص و مسئله دراماتیک تری بسازیم.

#آموزشـمقدماتیـفیلمنامه‌
#ایده
یکی از دوستان پنجشنبه پرسیده بودند چگونه می‌شود مسئله ای را پیدا کرد که در آن ایده شهید نشود. در جواب ایشان به مثال زیر توجه کنید.
برای مثال در روزنامه می‌خوانیم "مردی بر اساس اعتیاد دست به قتل فرزند خود می‌زند و سپس می‌گریزد. بعد رنج و عذاب باعث می‌شود خود را تسلیم پلیس کند."
قبلا گفته بودیم که درام به معنای درگیری و کشکمش است. در این مثال مرد بعد از قتل دچار دچار تردید و دو دلی می‌شود و این تردید همان کشمکش درونی است. برای یک کار بلند ممکن است یک نویسنده حرفه ای با همین تردید نود دقیقه قصه را جذاب پیش ببرد اما نویسنده تازه کار برای نوشتن چنین کاری نیاز به عناصر دیگری مانند کشمکش بیرونی بین شخصیتها دارد. در این مثال پدر شخصیت اصلی است ولی به علت اینکه معتاد است و قاتل، مخاطب با او همذات پنداری نمی کند. پس بهتر است شخصیت اصلی عوض شود و یا خصوصیاتش عوض شود تا مخاطب بتواند با او همذات پنداری کند. ببینیم
اگر پدر قبلا معتاد بوده و الان ترک کرده باشد
اگر پسر خلافکار باشد و با یک باند بزرگ همکاری داشته باشد
اگر پسر برای نجات پسر از این منجلاب موادی را که او قصد پخش آنرا دارد بردارد
اگر پسر و پدر بر سر مواد درگیر شوند
.
.
.
اگر پدر ناخواسته پسرش را بکشد.
آیا قصه دراماتیک تر و جذاب تر نشد.
در جواب دوستمان باید گفت که ایده اولیه قصه ای که مثال زدیم شخص و مسئله داشت ولی ما با اگرهای طلایی تونستیم از آن قصه جذاب تری بسازیم. حالا به نظر شما رسیدن به یک شخص و مسئله ناب‌تر، ارزش شهید کردن ایده اولیه را ندارد. ما ملزم به وفاداری به ایده اولیه نیستیم و از آن فقط به عنوان یک جرقه ای که می‌تواند ما به سمت ایده های دیگر بکشاند، استفاده می‌کنیم.


#آموزشـمقدماتیـفیلمنامه‌
#ایده
ویژگیهای یک ایده خوب
1- مناسب کار نمایشی باشد. (تصویری باشد.) بعضی از مسائل حسی اند و امکان تصویری کردن جذاب آنها وجود ندارد یا مشکل است. این موضوعات مناسب رمان اند.
2- جذابیت و گیرایی لازم برای یک کار بلند را داشته باشد. بعضی موضوعات نابند ولی کشش فیلم بلند شدن را ندارند ولی در حد فیلم کوتاه فوق العاده اند.
3- امکان ساخت آن در ایران وجود داشته باشد. بعضی موضوعات برای ساختشان هزینه و امکانات زیادی می‌خواهد که کمتر کسی حاضر به سرمایه گذاری روی آنهاست. مثلا آدم فضاییها
4- مخاطب و سلیقه او لحاظ شده باشد. اگر دقت کرده باشید اکثر فیلمهایی که در خارج از ایران جوایز زیادی می گیرند در ایران مورد پسند مخاطب عام وقع نمی‌شود.

💥کانال فیلمنامه نویسی و فیلمنامه نویسان

https://telegram.me/joinchat/AYPAaDum56PkfsDxu4OhFA