مشخصا فیلم به دنبال نشان دادن روحیه‌ی اعتراض‌آمیز یا عصیان‌گر دیوید و معشوق او نیست، بلکه به دنبال القای این مطلب است که تلاش برای

مشخصا فیلم به دنبال نشان دادن روحیه‌ی اعتراض‌آمیز یا عصیان‌گر دیوید و معشوق او نیست، بلکه به دنبال القای این مطلب است که تلاش برای چهارچوب‌بندی و قانونمند کردن عواطف انسانی محکوم به شکست است و حتی این تلاش در نهایت به نتیجه‌ی ضد خودش منجر می‌شود.
فیلم آغازی معماوار دارد و آغاز نامتعارف آن به بیننده می‌فهماند که با اثری متفاوت و تا حدی هم رازآمیز روبه‌روست. این ابهام آغازین کنجکاوری بیننده را برمی‌انگیزد و تا اواسط فیلم که داستان آن و آدم‌هایش تقریبا مشخص می‌شود، او را به دنبال خود می‌کشاند. از اواسط فیلم و با آشکار شدن چند و چون ماجراها ضرباهنگ فیلم تا حدی کند می‌شود، هرچند این کندی این ضرباهنگ آنقدر نیست که بیننده را از تماشای فیلم منصرف کند.
داستان فیلم «خرچنگ» اگرچه نامانوس و متفاوت است، اما شباهت‌هایی با برخی فیلم‌های قدیمی دارد. فضای سرد و خشک فیلم که با درونمایه‌ی آن تناسبی عالی دارد، تا حدی تداعی‌گر خفقان فضای رمان «1984» و روابط سرد و توام با تردید آدم‌ها در این رمان معروف جرج اورول است. اختلاف طرف‌داران زندگی متاهلی و مجردی و تمایل هر یک از دو طرف برای تحمیل باور خود بر دیگری نیز از جهت بی‌منطقی و ابلهانه بودن و ایجاد موقعیت طنز، ‌شباهت‌هایی با بخشی از رمان «سفرهای گالیور» دارد، آنجا که گالیور درگیر اختلاف دو کشوری می‌شود که سال‌هاست بر سر شکستن تخم مرغ از ته درشت یا ته باریک آن با هم می‌جنگند.
بازی های فیلم به خصوص بازی کالین فارل در نقش کاراکتر مردی میانه‌سال با شکمی نسبتا برآمده و سرخورده از عشق و مدیر هتل (اولیویا کلمن) در نقش یک زن نسبتا مسن و هوادار زندگی خانوادگی قابل قبول و گاه نیز گیراست.
در مجموع «خرچنگ» فیلمی است که علی‌رغم داشتن فضایی سرد و ابهام‌انگیز، به دلیل استفاده از هنرپیشه‌های معروف و حرفه‌ای و داشتن داستانی نامتعارف و در عین حال سرگرم‌کننده‌، طیف متنوعی از دوست‌داران سینما از آماتورها تا حرفه‌ای‌ها از تماشای آن راضی و متلذذ خواهند شد.
محمدعلی آتش سودا؛ نقل از وبلاگ نویسنده:http://ruzbehan.persianblog.ir/post/98/

کانال انجمن ماتیکان داستان
https://telegram.me/matikandastan