📚 داستاننویسان و دوستداران داستان 📢ماتیکانداستان را به شیفتگان فرهنگِ ایرانزمین معرفی کنید 📢📢محتوای مطالب، نظر نویسندگان آن است و ممکن است با دیدگاه گردانندگان ماتیکانداستان همسو نباشد. ارتباط با مدیر کانال @vahidhosseiniirani
📢نقض حق ندانستن. النا فرانته، نویسندهی مرموز ایتالیایی، افشا شد
📢نقضِ حقِ ندانستن
@matikandastan
📢📢هویت النا فرانته، نویسندهی مرموز ایتالیایی، افشا شد
دبورا اور: النا فرانته اسرارآمیزترین نویسندهی زندهی امروز جهان است. تا همین چند روز پیش هیچکس از هویت او خبر نداشت، حتی نمیدانستند زن است یا مرد. اما یک چهارگانه از او که ماجراهایش در شهر ناپل میگذشت چنان ادبیات جهان را تحتتأثیر قرار داد که همه دنبال نویسندهی رمانهای «دوست نابغهی من»، «داستان اسم جدید»، «آنها که میروند و آنها که میآیند»، و «قصهی بچهی گمشده» بودند. نویسندهای که دوست نداشت هویت واقعیاش کشف بشود، اما عصر دوشنبه در مجلهی «نیویورک ریویو آو بوکز» یک روزنامهنگار ایتالیایی گزارشی منتشر کرد که براساس پژوهشهایش موفق شده بود نقاب از چهرهی النا فرانته بردارد و هویت واقعی او را کشف کند. براساس این گزارش نویسندهی این رمانها مترجمی ایتالیایی به نام آنیتا رایا است، زنی که ساکن ناپل است و رگهای لهستانی و آلمانی هم دارد. کلادیو گاتی، روزنامهنگار ایتالیایی، براساس سندی که از درآمدهای این مترجم در فاصلهی سالهای ۲۰۱۴ به بعد بهدست آورده، و سند یک خانه، موفق شده است هویت این نویسنده را کشف کند. کشفی که بسیاری از طرفداران او و منتقدان ادبی را خوشحال نکرده است. یکی از همکاران آنیتا راجا به تندی پاسخ سؤالهای این روزنامهنگار را داده و گفته: «وقتی کسی میخواهد خلوت خودش را داشته باشد چرا دست از سرش برنمیدارید؟»
یادداشت «گاردین» واکنشی است به این افشاگری:
◀کلاودیو گاتی، روزنامهنگار تحلیلی ایتالیایی، با «پردهبرداری» از هویت یکی از نویسندگان پرطرفدار این کشور که از ۱۹۹۲ با نام مستعار اِلنا فِرانته مشغول نوشتن است، در پانزده دقیقه شهرت جهانی خود را تضمین کرد. به نظر میرسد گاتی اعتقاد دارد با بیرون کشیدن نویسندهای از گمنامیِ خودخواستهاش نوعی خدمت اجتماعی انجام داده است. او تأکید میکند خوانندگان فرانته حق دارند بدانند او واقعاً کیست.
◀نمیخواهم بگویم فرانته هواداری دوآتشهتر از من ندارد. ولی بههرحال من همهی کتابهای او را خواندهام، به ناپل سفر کردهام، چون شهری است که ماجرای بیشتر کتابهای او در آن میگذرد، و تعطیلاتم را در ایسکیا گذراندهام، چون قهرمانان اصلی چهارگانهی فرانته دربارهی ناپل نیز تعطیلاتشان را آنجا گذرانده بودند. همچنین از طریق ایمیل با فرانته مصاحبه کردهام و به همراه ناشران او در انتظار نتایج جایزهی بوکر امسال (که فرانته یکی از نامزدهای دریافتش بود) لحظات پرتبوتابی را از سر گذراندهام. ضمن آنکه یکی از اعضای تحریریهی فرناتومالیا هستم که مجموعهای است از نوشتههای فرانته و آنچه دربارهی او نوشتهاند، و ظاهراً همین مجموعه است که باعث رنجش گاتی شده است.
◀ولی مسأله دقیقاً همینجاست. برای من اصلاً مهم نیست که فرانته «واقعاً» کیست. اگر هم، آنطور که گاتی ادعا میکند، حقی برای دانستن این موضوع داشته باشم، دلم نمیخواهد از این حق استفاده کنم. تا جایی که به من مربوط میشود، گاتی حق من برای ندانستن چیزی را نقض کرده، درحالیکه فرانته از این حق پاسداری کرده است. من بیشتر مایل بودم سهم کوچکی در مهیا کردن شرایط دلخواه فرانته داشته باشم و پاداشم را با لذتی که از خواندن کتابهای او نصیبم میشود بهدست آورم. واقعیت منزجرکننده این است که این مرد، و کسانی که نوشتهی جنجالآفرین او را منتشر کردند، قراردادی را که با رضایت نویسنده و خواننده میان آنان بسته شده بود پایمال کردند.
@matikandastan
◀به ادعای گاتی، فرانته در حقیقت آنیتا رایا است، مترجمی آلمانی که به همراه شوهر نویسندهاش، دومنیکو استارنونه، در رم زندگی میکند. گاتی ابله است. مسلم است که اشتباه میکند. النا فرانته در حقیقت النا فرانته است. آنیتا رایا در حقیقت آنیتا رایاست. دومنیکو استارنونه در حقیقت دومنیکو استارنونه است. کلاودیو گاتی هم متأسفانه در حقیقت کلاودیا گاتی است. سه نفر از آنها آدمهای واقعی هستند، و یکی نیست، و هیچوقت هم ادعای واقعی بودن نکرده است.
◀استفادهی نویسندگان زن از نام مستعار پیشینهای بسیار قدیمی دارد، دقیقاً بهعلت تمایل به حفظ حریم خانه و خانواده. در روزگار فعلی که زنان برای پیدا کردن ناشر نیازی به چنین ترفندهایی ندارند، این توجیه مناسبتری به نظر میرسد.
◀بااینحال هنوز هم که هنوز است، از زنان موفق انتظار میرود دربارهی تواناییشان برای ایجاد موازنه بین کار و خانه جواب پس بدهند. از یک زن روزنامهنگار سرویس بینالملل [ان لسلی] انتظار میرود که برای ترک کردن فرزندانش در هنگام مأموریت «توجیه» بیاورد. یک نخستوزیر زن [ترزا مِی] هنوز با این نیش و کنایهها روبهرو میشود که هنوز زندگی یک زن کامل را تجربه نکرده، زیرا بچهدار نشده است. این دقیقاً همان راهی است که گاتی میپیماید: کنترل کند که ببیند آیا زندگی هنری فرانته با زندگی