📢نویسندگان رمانتیک و داستان‌های عاشقانه

📢نویسندگان رمانتیک و داستان‌های عاشقانه
@matikandastan

آلن دوباتن: هرگاه نویسندگان رمانتیک در آثارشان به مشکلات مربوط به رابطه‌های انسانی پرداخته‌اند، معمولاً مسائلی مهم، اما خیلی محدود را برجسته کرده‌اند. الکساندر پوشکین، شاعر بزرگ روس در یوگنی آنگین، چالش‌های پیشِ روی افراد منطقی و خونسرد را در ابراز امیال واقعی‌شان به تصویر می‌کشد. جین آستین با دقت به این مسئله می‌پردازد که چگونه تفاوت‌ جایگاه‌های اجتماعی می‌تواند به مانعی در راه رسیدن به خشنودی زوج تبدیل شود. پرخواننده‌ترین رمان قرن نوزدهم در ایتالیا، نامزد اثر الساندرو مانزونی، راجع‌ به این بود که چگونه فساد سیاسی می‌تواند بر عشق غلبه کند. تمام این نویسندگان بزرگ به طرق مختلف علاقه‌ای عمیق به مسائلی داشتند که می‌توانند خوب‌پیش‌رفتنِ رابطه را دشوار سازد.

اما معمولاً چیزی مهم از فهرست دغدغه‌های نویسندگان غایب بوده است. آن‌ها علاقۀ چندانی به هیچ کدام از چالش‌هایی که در حوزۀ «خانگی» جای می‌گیرند، نشان نداده‌اند. لفظ «خانگی» دربرگیرندۀ تمام کارکردهای عملی زندگی مشترک بوده و حتی به مسائلی کوچک اما حیاتی نیز مربوط می‌شود، مسائلی مانند اینکه آخرهفته باید به دیدن چه کسی رفت، در چه ساعتی باید خوابید، یا اینکه آیا حوله‌ها باید در حمام آویزان شوند یا نه.

مهم‌ترین مسئلۀ زندگیْ پیدا کردن همسر نیست؛ بلکه مسئلۀ اصلیْ تحمل کردن نامزدی است که پیدا کرده‌ایم.

از منظرِ رمانتیک، این‌‌جور مسائل نمی‌توانند جدی یا مهم باشند. رابطه با مسائل بزرگ و دراماتیک شکل گرفته و قطع می‌شود: وفاداری و خیانت، شجاعتِ رویاروشدن با جامعه، تراژدی شکست‌خوردن از اپوزیسیون سیاسی. جزئیات روزمرۀ حوزۀ خانگی در مقایسه با چنین مسائلی کاملاً پیش‌پا‌افتاده و غیرمهم به نظر می‌رسد.
در رمان برجستۀ ۱۹۸۷ هاروکی موراکامی به نام جنگل نروژی، خواننده با تمام جزئیاتِ احساسِ عشق یک‌طرفه یا بی‌نتیجه آشنا می‌شود. چیزی که، مثل تمام آثار هنری، در این رمان نادیده گرفته شده، کارهای مربوط به زندگی مشترک با کسی است که ازقضا نه شریک زندگی کسی دیگر است، نه در حال مرگ افتاده است، و نه دور از دسترس است. چیزی که در ذهن ما به‌عنوان «داستان عاشقانه» حک شده است معمولاً فقط حکایتِ موانعی است که در راه شروع یک داستان عاشقانه قرار می‌گیرد. اما وقتی یک رابطه به‌درستی آغاز می‌شود، فیلم یا رمان به پایان می‌رسد.

به‌همین‌خاطر داستان‌های عاشقانۀ معمولی و خوبی که وجود دارد، بسیار جالب توجه‌ترند. مثلاً فهرست‌برداری کارل اووه کناسگارد از زندگی روزمره‌اش به ذهن می‌آید، یا می‌توان خانم بریج اثر اِوان کانل را به‌عنوان نمونه‌ای از آثار اواسط قرن بیستم برگزید؛ اثری که ناخشنودی‌های روزمرۀ زندگی مشترک را به تصویر می‌کشد. (منبع: خوابگرد)
@matikandastan