احمد ابوالفتحی: در نودوچهار سالگی. کاش ابراهیم گلستان جای واکنش به همه چیز خاطراتش را می‌نوشت

احمد ابوالفتحی: در نودوچهار سالگی
کاش ابراهیمِ گلستان جای واکنش به همه چیز خاطراتش را می‌نوشت. کاش کسی می‌رفت و خاطراتِ شفاهی‌اش را نظام‌مند و انتقادی ثبت و ضبط می‌کرد. کاش پرسش‌گرها نودوچهارسالگی‌اش را با پرسیدن از موضوعاتی که نظرِ گلستان درباره‌شان چندان اهمیتی ندارد و او حتا درباره‌شان صاحب‌نظر نیست (نظیرِ شانِ علمی و آکادمیکِ خانلری) به پایان نرسانند.
هنگامِ خواندنِ گفت‌وگوی گلستان و مهرنامه آن‌چه جذاب است، اظهارِ نظرِ غلطش درباره‌ی حافظِ خانلری نیست. تصویری است که از کافه فردوس می‌دهد. تصویری است که از نیما می‌دهد وقتی که شبی به خانه‌ی جلال آمد و همه را به سکوت دعوت کرد و گفت خانلری آژان شده. چرا این‌ها را ثبت و ضبط نمی‌کنید حضرات؟ آدم مگر چقدر عمر می‌کند؟ نودوچهار سالگی سنِ زیستن در جنجال نیست.