📚 داستاننویسان و دوستداران داستان 📢ماتیکانداستان را به شیفتگان فرهنگِ ایرانزمین معرفی کنید 📢📢محتوای مطالب، نظر نویسندگان آن است و ممکن است با دیدگاه گردانندگان ماتیکانداستان همسو نباشد. ارتباط با مدیر کانال @vahidhosseiniirani
هنوز کسی صادقی و گلشیری را نتوانسته پشتسر بگذارد!
هنوز کسی صادقی و گلشیری را نتوانسته پشتسر بگذارد!
محمد کشاورز در گفتوگو با شرق از مضمون متفاوت داستانهایش، ادبیات داستانی و چیزهای دیگر میگوید.
محمد کشاورز نویسندهای است که پیش از انتشار سومین و تازهترین مجموعه داستانش، «روباه شنی»، که اخیرا از طرف نشر چشمه منتشر شده، با هردو کتابش، مجموعه داستانهای «پایکوبی» و «بلبل حلبی»، توجه منتقدان ادبی را به خود جلب کرد، چنانکه هم اولین کتابش، «پایکوبی»، جایزهای برایش به ارمغان آورد و هم کتاب دومش، «بلبل حلبی»، برنده جایزه نویسندگان و منتقدان مطبوعات و جایزه ادبی اصفهان شد. کشاورز حالا با سومین مجموعه داستانش، «روباه شنی»، نشان داده است که همچنان نویسندهای چیرهدست و قابل اعتنا در داستان کوتاه است. نویسندهای که نه به روالِ جریانِ غالب در داستاننویسی سالهای اخیر ایران روایتگر و درواقع گزارشگر زندگی روزمره، بلکه کاشف موقعیتهایی غریب و ناآشنا از دل زندگی روزمره است و یا خلقکننده لحظههایی در این زندگی که وجه عادی، پذیرفته، و تثبیتشده امر روزمره را، به قول خودش، خدشهدار میکنند. کشاورز، چنانکه در گفتوگوی پیشِرو خواهید خواند کار داستان را خدشه واردکردن در امر عادتشده و ایجاد آشوب در امر تثبیتشده میداند. در داستانهای او در مجموعه «روباه شنی» همواره عاملی هست که با ورود به ساحت زندگی روزمره، نظم تثبیت و عادتشده آن را بر هم میزند. این عامل، گاه وجهی رندانه و سرخوشانه و بازیگوشانه دارد و گاه وجهی هراسناک و گاهی هم هر دو را با هم، به نحوی که هراس از دل شوخی و شوخی از دل هراس بیرون میآید. اهمیت طنز و رندی در داستانهای او زمانی بیشتر آشکار میشود که نگاهی بیندازیم به بسیاری از داستانهای نوشته و منتشرشده در این سالها که یا واقعیتی را با نگاهی عبوس به قصه بدل میکنند و یا از آنور بام میافتند و طنز را به ورطه لودگی و خوشمزگی میکشانند. در داستانهای کشاورز اما طنز، فاصله خود را از لودگی نگاه داشته و هرگز به این ورطه سقوط نکرده است. طنز داستانهای او از نگاه رندانه به واقعیت و نظمی که واقعیت را ساماندهی میکند برمیآید و به همین دلیل عمق واقعیت را چنان میشکافد که از دل این طنز، امری ترسناک بیرون میجهد. مثل قصه «روز متفاوت» که در آن پیکنیک خانواده به گرفتارشدنشان در محاصره سگهای وحشی میزبان میانجامد. درمجموع میتوان گفت که مجموعه داستان «روباه شنی»، ما را با نویسندهای روبهرو میکند که در داستانهایش، اغلب، مضمونی متفاوت با مضمونهای تکراری و عادی و عادتشده در داستاننویسی سالهای اخیر را دستمایه نوشتن قرار میدهد و ویژگی دیگرِ داستانهای او که در داستانهای ایرانی نوشتهشده در سالهای اخیر کم به چشم میخورد، نثری است پخته و واجد ظریفکاریهایی که در عین اینکه خود را به رخ نمیکشند بر غنای داستانها میافزایند.
http://www.2shanbe.ir/ExternalPages/?id=35943
🖋«دوشنبه»
گزیدهی جستارها و رویدادهای ادبی در جهان مجازی👈
@doshanbe